|
میراث آمریکا برای افغانستان پس از 20 سال اشغال: نه ساختار سیاسی و ارتش قدرتمند، نه اقتصاد، نه نهادهای مدنی و نه امنیت
ولایات متحده طالبان
فرزانه دانایی: خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، فصلی جدید از تحولات در منطقه را باز کرد. آمریکا، نیروهای خود را از افغانستان خارج میکند و این در حالی است که آنچه به یادگار گذاشته، خشونت، از بین رفتن سرمایههای کشور و سرمایههای انسانی و افزایش شکافها در افغانستان بوده است.
رسانههای غربی و اکانتهای فضای مجازی طالبان از وضعیت افغانستان و پیشروی نیروهای طالبان در ولسوالیها و استانهای مختلف این کشور، به دنبال خروج نیروهای آمریکایی میگویند و اوضاع را تهدیدآمیز نشان میدهند. به این فرض که بپذیریم خلأ امنیتی به وجودآمده ناشی از خروج نیروهای آمریکایی است اما نباید به بدقولی آمریکا، عدم تمایلش به ساختارسازی و عدم ایجاد نیروی امنیتی نظاممند بیتوجه بود. بیتوجهی آمریکاییها به فرهنگ افغانها، ظرفیتهای امنیتیشان و نگاهشان به دین، در بروز اتفاقات بیتأثیر نبوده است. این همان میراثی است که آمریکا در عراق و سوریه نیز بر جای گذاشت.
پیشرویهای سریع طالبان در مناطق مختلف افغانستان و تلاش برای تنگتر کردن دایره محاصره کابل، تحلیلگران آمریکایی را به حیرت واداشته است. روزنامه فایننشالتایمز در گزارشی به این مساله پرداخته است که اگر عقبنشینی نیروهای آمریکایی در زمان دولت دونالد ترامپ به وقوع پیوسته و وضعیت امروز افغانستان نتیجه سیاستهای ترامپ بود، رسانههای آمریکایی بشدت از او انتقاد میکردند اما حالا تنها چیزی که از واشنگتن شنیده میشود، صدای سکوت است؛ سکوتی که از کاخ سفید شروع شده و در نهایت به رسانهها میرسد. رسانهها از اینکه سیاست غلط بایدن و سایر روسای جمهور آمریکا، چگونه مردم افغانستان را به رو آوردن دوباره به طالبان کشانده است، چیزی نمیگویند و تنها به پوشش اخبار پیشرویهای طالبان بسنده میکنند. اما علت اصلی این پیشرفتهای سریع چیست؟ به نظر میرسد این ۲ عامل مهم در این پیشروی نیروهای طالبان در افغانستان نقش داشتهاند؛ دولت مرکزی همچنان از دستور به تقابل نظامی حذر میکند و با این پیشرویها تاکنون مقابلهای نداشته است و در عین حال ارتش افغانستان انگیزهای برای حمایت از دولتی که ۲ رئیسجمهور داشته و تنها با 900 هزار رأی انتخاب شده است، ندارد.
طالبان نیروهای زیادی ندارد تا بتواند با اتکا به آنها مناطق زیادی را اشغال کند. به همین دلیل معمولا ترجیح میدهد از ظرفیتهای خود برای اشغال مناطق مهم و سوقالجیشی بهره ببرد. از آنجا که طالبان نیرو ندارد شهرها را نگه دارد، در صورت ورود طالبان به منطقهای، با طوایف آن منطقه رایزنی کرده و کنترل مناطق را به یکی از آن قبایل میسپارد. سرعت بالا در فتح مناطق و استانهای مختلف به همین دلیل است.
* جنجال رسانهای به نفع آمریکاییها
رسانههای غربی به طور مکرر از ابعاد مختلف خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان مینویسند؛ اگر چه در این گزارشها، به دولت بایدن میتازند و خروج نظامیان آمریکایی را نقد میکنند اما به نظر میرسد دولت آمریکا نیز چندان بیمیل نیست که این پیشرویها و نشان دادن طالبان بهعنوان نیرویی تروریستی -همردیف با داعش- در رسانهها ادامه پیدا کند. آمریکا از این جنجال رسانهای به چند طریق سود میبرد؟
انگاره اول: منطقه همچنان به امنیت (ساختگی) آمریکا وابسته است و امنیت شکنندهای که در افغانستان وجود داشت، تنها به دلیل حضور نیروهای نظامی آمریکایی بود. آمریکا طی این 20 سال، امنیت، توسعه، پیشرفت و حقوق برابر برای زنان و مردان را به همراه داشت و افغانستان برای ادامه توسعهیافتگی خود همچنان وابسته آمریکاییهاست.
انگاره دوم: رسانههای آمریکایی طبق معمول سعی دارند از درگیریهای افغانستان به این نتیجه برسند که آرامش با حضور نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان وجود داشت و حالا دیگر با خروج آنها افغانستان هم قرار است تبدیل به عراق و سوریه دوم در زمان داعش شود. آنها میخواهند این انگاره را به وجود بیاورند که مقاومت در برابر حضور نیروهای آمریکایی در هر کشوری، در نهایت باعث میشود آن کشور به دست نیروهای افراطی و غیرقابل کنترل بیفتد. دولت آمریکا نیز بخوبی به این مساله واقف است و در عین حال سعی دارد با استفاده از همین مسأله، خطونشانهای جدیدی برای کشورهای همسایه افغانستان بویژه ایران بکشد.
در پاسخ به این انگارهها بهتر است نگاهی داشته باشیم به میراث آمریکا در افغانستان و عراق. آمریکا با هر بهانهای که به منطقه وارد شده باشد، میراثی جز خشونت از خود باقی نگذاشته است. حضور آمریکا چه در عراق، چه در سوریه و چه در افغانستان، نه تنها جنگ را پایان نداد، بلکه کشورها را وارد جنگی کرد که نتیجه آن افزایش کشتهها، جنگ داخلی و جنگ فرسایشی بود. به طور مشخص، میراث به جا مانده از آمریکا در افغانستان، افزایش هزینهها و تلفات انسانی، هدر دادن منابع، گسترش فقر و افزایش فساد در دولت بود؛ گزارش موسسه امور بینالملل و امور عمومی واتسون در دانشگاه براون، نشان میدهد بیش از 801 هزار نفر در نتیجه جنگ مستقیم کشته شدهاند. از این تعداد، بیش از 335000 غیرنظامی بودهاند. 21 میلیون نفر دیگر نیز به دلیل خشونت آواره شدهاند.*
از سوی دیگر، تمام پروژههای سازندگی آمریکا در افغانستان به شکست انجامید و هر آنچه آمریکا به عنوان مدرک و ماحصل مأموریت خود نشان میداد از بین رفت. بخش زیادی از این سرمایهگذاریهای میلیاردی به هدر رفت. کانالها و سدها خراب شد و پروژههای راهسازی نیمهکاره ماند. به دلیل عدم سیستم نظارتی کارآمد، کمکهای مالی آمریکا به دولت افغانستان، دولت را به سمت فساد کشاند که تهدیدی علیه مشروعیت دولت مرکزی بود. بیمارستانها و مدارس خالی شده و ساختوساز آنها نیمهکاره رها شده است.
به رغم هزینههای زیاد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر، صادرات تریاک به بالاترین میزان خود رسید وقتی نظامیان آمریکایی، خود در قاچاق مواد مخدر نقش موثری داشتند. در حالی که میلیاردها دلار صرف هزینه نظامی شد، طالبان بر سیطره سرزمینی خود افزود و بر ۴۰ درصد مناطق افغانستان مسلط شد. بخش زیادی از کمکهزینههای مالی برای اشتغالزایی هزینه شد اما به رغم هزینههای هنگفت، نرخ بیکاری در افغانستان به ۲۵ درصد رسید. بر اساس گزارش بانک جهانی، برای نخستینبار در سال ۲۰۰۷ که شروع به ثبت دادههای افغانستان کردند، نرخ فقر ۳۶ درصد بود اما سال ۲۰۲۰ به ۴۷ درصد رسید.
* نقش ایران در تحولات افغانستان
تصور اینکه تحولات افغانستان محدود و معطوف به مسائل داخلی این کشور است، سادهلوحانه است چرا که به دلیل موقعیت منطقه، هر رویدادی در هر کشوری ممکن است بر مسائل سایر کشورها تأثیر بگذارد.
در این میان، کشورهای هممرز با افغانستان با حساسیت بیشتری نظارهگر تحولات افغانستان هستند. جمهوری اسلامی نباید و نمیتواند سیاستی منفعلانه درباره افغانستان داشته باشد و باید از گفتوگوهای افغان- افغان یعنی دولت مرکزی و طالبان حمایت کرده و برای برقراری صلح در افغانستان نقش ایفا کند.
بر همین اساس، ایران ۲ نگاه متفاوت به تحولات افغانستان دارد و لازم است این ۲ نگاه در راستای تأمین امنیت ملی کشور به همدیگر نزدیکتر شود.
الف- یک نگاه، طالبان را دشمن میداند. مشی و مرام فکری او را سلفیگری تلقی میکند و معتقد است مبانی اعتقادی آنان با شیعه در تضاد است. این دیدگاه، طالبان را همردیف با داعش میداند که تجربه عراق و سوریه را در افغانستان اجرا خواهند کرد. این دیدگاه، بر افکار داخلی تأثیر گذاشته و افکار داخلی کشور را نیز به مساله افغانستان و ورود ایران به مذاکرات صلح حساس کرده است.
در این دیدگاه، ایران باید در مقابل طالبان و در کنار دولت افغانستان علیه طالبان وارد شود.
ب- دیدگاه دوم بر داعشیزدایی طالبان تاکید دارد. طالبان یک گروه بومی از مردم افغانستان است و با داعشی که از سراسر جهان نیرو گرفته و برای ورود به مناطق دست به خشونت زده، فرق میکند. این دیدگاه، طالبان امروز را از طالبان گذشته متفاوت میبیند؛ طالبان امروز، ضد آمریکایی است و اتفاقا در راستای تأمین امنیت ملی و امنیت جامعه شیعی در افغانستان باید با آن گفتوگو و رابطه برقرار کرد. جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد در کنار این دیدگاه بایستد، باید به حساسیت افکار عمومی و دیدگاهی که طالبان را داعشی میبیند، توجه کند. موضوع «طالبان خوب/ طالبان بد» باید مشخص شده و بازکردن این ۲ مفهوم نزد افکار عمومی بخوبی مدیریت شود.
قبل از هر چیز، ایران باید بداند مساله طالبان، مسالهای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت یا حذف کرد. این گروه، تاکنون بر بیش از ۸۵ درصد مناطق کشور مسلط شده و دارای حامیان جدی در میان مردم افغانستان است. همچنین قدرت بیشتری نسبت به دولت مرکزی دارد. با توجه به پیشرویهای مهمی که طالبان در افغانستان دارد و بر مناطق استراتژیک مسلط شده، تأثیر مهمی بر جغرافیای سیاسی افغانستان پیدا کرده است. بنابراین ایران میتواند از خلأ تلاش آمریکا برای حل مساله به صورت دیپلماتیک در معادلات افغانستان استفاده کرده و به عنوان میانجی، ضمن تلاش برای حلوفصل اختلافات افغان - افغان، منافع منطقه و کشور خود را تضمین کند. اگر در چنین شرایطی آمریکا و همپیمانانش ورود کنند، آنگاه تضمینی نیست که نتیجه به ضرر ایران تمام نشود. بازیگران جدی منطقهای مانند ترکیه نیز به همین نتیجه رسیدهاند و به همین دلیل است که اردوغان چند روز پیش اعلام کرد حاضر است با رهبر گروه طالبان برای رسیدن افغانستان به صلح و آرامش دیدار و مذاکره کند.
در این میان، آمریکا قصد دارد دوباره به فاز حملات نظامی به طالبان بازگردد و چندان تمایلی به گفتوگو و حل شدن موضوع ندارد. آمریکا بخوبی میداند اگر خشونتها بیشتر شود، کشورهای هممرز افغانستان مانند ایران، چین و پاکستان و حتی کشورهای دیگری که با واسطه با افغانستان مرز دارند متأثر خواهند شد. به همین دلیل آمریکا از حملات پراکنده علیه طالبان خواهد گفت. در اینجا یک خلأ دیپلماتیک به وجود خواهد آمد؛ با وجود اینکه آمریکا، روسیه و چین در حال مذاکره هستند اما این مذاکرات بینتیجه خواهد بود؛ مانند مذاکراتی که در قطر برگزار شد و به هیچ نتیجهای نرسید؛ گرهگشای ماجرای افغانستان، مذاکرات منطقهای با حضور کشورهای هممرز است.
ایران به دلیل پتانسیل و دلایل مهمی که دارد میتواند نقش محوری در این مذاکرات ایفا کند. ایران هم بر طالبان اثرگذار است، هم میتواند دولت مرکزی را با خود همراه کند. از این رو، ایران باید نقش جدیتری در تحولات افغانستان ایفا کند و به عنوان رهبر گروهی که به دنبال دیپلماسی در افغانستان است، تبدیل شود. ایران میتواند از یک سو دولت افغانستان را برای پذیرش مذاکرات جدی برای تغییر قانون اساسی (که مورد پذیرش طالبان نیست) و وزندهی به طالبان مجاب کند. در همین حال، طالبان را که طی ماههای اخیر با آن ارتباط برقرار کرده، برای پذیرش چارچوبهای منطقی قانونی و حقوق بشری همچون بحث حق رأی و تحصیل زنان، حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و همچنین عضویت و تبعیت از سازمانها و روندهای بینالمللی - پای میز مذاکره بکشاند.
در چنین شرایطی، ایران میتواند نقش موثری در socialization یا اجتماعی کردن طالبان داشته باشد و به عنوان رهبر، نقش ایفا کند. شرایط فعلی بهترین وضعیت برای همگرایی کشورهای منطقه و مواجهه عقلانی و منطقیشان با مساله طالبان است.
حقیقتهای واضحی که هماکنون در مرکز میدان مجادلات دولت مرکزی و طالبان در افغانستان وجود دارد، باید در این باره مد نظر قرار گیرد؛ مهمترین آنها این است که طالبان در بسیاری از شهرها بدون جنگ و خونریزی پیشرفت کرده است و در عین حال تنها خواستهاش رسیدن به قدرت سیاسی است؛ قدرتی که میتواند با همکاری کشورهای منطقه به تشکیل حکومتی پاسخگو به دنیا و به مردمش همراه شود.
این مساله بدین معنی نیست که همسایگان افغانستان باید به روی کار آمدن طالبان و تصرف کابل کمک کنند، بلکه بدین معنی است که باید با ارتباط نزدیک با طالبان و همچنین دولت مرکزی، شرایط را بهنوعی مدیریت کنند که هر کس در قدرت قرار گرفت و هر گروهی با هر میزان شراکت در قدرت، در نهایت نتواند افغانستان را به عقب براند یا حکومتی تشکیل دهد که در مقابل دنیا نسبت به اعمال و اقداماتش پاسخگو نیست. در شرایطی که دولت آمریکا دوباره با طالبان سر جنگ برداشته و به بمباران مواضع آنها میپردازد، بهترین فرصت برای کشورهای منطقه این است که با این گروه وارد گفتوگو شوند تا راهی برای حفاظت از جان مردم افغانستان و به راه افتادن سیستم سیاسی مناسب و پاسخگو در این کشور بیابند.
در نهایت اینکه، ایران باید به وضوح مشخص کند سیستم پیشنهادیاش برای افغانستان پس از تحولات جدید به وجود آمده چیست؟ آیا ایران میخواهد سیستم امارت اسلامی را پیشنهاد دهد یا دموکراسی اسلامی را؟ ایران باید بر همین اساس سیاست خود را مشخص کند تا بتواند در مقابل رسانههای اپوزیسیون که تمایل دارند ایران را حامی چهره داعشی طالبان نشان دهند، با قاطعیت بایستد.
در عین حال بر فرض اینکه طالبان بر افغانستان مسلط شود، ایران و کشورهای منطقه باید به نوعی به مساله افغانستان ورود کنند که طالبان را هم در مقابل مردم خود و هم در مقابل جامعه بینالمللی پاسخگو کنند. طالبان تاکنون مسؤول مستقیم سیاسی افغانستان نبوده است. سال ۲۰۰۱ و قبل از آن هم اگر قدرتی داشت در انزوا بود و پاسخگو نبود اما اکنون که به دنبال به دست گرفتن قدرت است و میخواهد با جامعه جهانی ارتباط داشته باشد، کشورهای منطقه بویژه ایران باید آنچنان نقش پررنگی در سیاستگذاری افغانستان داشته باشند که طالبان در برابر تأمین امنیت در مرزها، پایبندی به استانداردهای جهانی و همچنین آنگونه که در داخل رفتار میکند، پاسخگو باشد. در روابط بینالملل به این مسأله، socialization یا اجتماعی کردن کشوری که به تازگی وارد جامعه جهانی میشود و باید این کشور را با قواعد جامعه جهانی آشنا کرد تا با آنها همکاری کنند، میگویند.
------------------------------
پینوشت
* https://watson.brown.edu/costsofwar/node/741
ارسال به دوستان
بگویید که ما از آنها منزجریم
رضا عدالتیپور: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمیفهمم، علت کارهایی که اکنون انجام میدهید را نمیفهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان میبینید؟»
این احساس و درک واقعی جامعه افغانستان نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپایی است. محبوبه سراج، چهره رسانهای و فعال مدنی و حقوق زنان در افغانستان در پاسخ به مجری شبکه «تیآرتی» که از وی پرسید چه پیامی برای جامعه جهانی بویژه آمریکا و اتحادیه اروپایی دارد، خطاب به مقامات این کشورها گفت: «ننگ بر شما! علت کارهایی که در گذشته انجام دادید را نمیفهمم، علت کارهایی که اکنون انجام میدهید را نمیفهمم. آیا شما ما را مثل یک گروگان میبینید؟ واقعیت این است که ما دیگر به شما هیچ امیدی نداریم، من حتی دوست ندارم با شما سخن بگویم، چرا که زمان سخن گفتن با شما به پایان رسیده. ما به اندازه کافی خواستههایمان را با شما مطرح کردیم و هیچ کس به آن توجهی نکرد. هرگونه خواستند تصمیم گرفتند. با بلایی که بر سر افغانستان آمده ما به 200 سال قبل برمیگردیم. هیچ امیدی برای ما و نسل آینده وجود ندارد. آنچه رقم خورده یک مهاجرت دستهجمعی است. آیا دوباره بایستیم و مبارزه کنیم به این قیمت که نسل جدیدی از دولتمردان غربی بیایند و بلای جدیدی بر سر ما بیاورند تا باز شکست بخوریم و ما را نابود کنند؟ به همه آنها (اروپا و آمریکا) بگویید ما از آنها منزجریم».
2 دهه از تجاوز نظامی ناتو به افغانستان به فرماندهی آمریکا و همراهی اتحادیه اروپایی با آن میگذرد و اکنون در بزنگاه تاریخی پایان حضور نظامی آنها در افغانستان، مشخص شد چیزی که از آن به عنوان دستاورد حضور 20 ساله غرب در افغانستان یاد میشد هیچ قرابت و شباهتی به دولتسازی و ملتسازی ندارد؛ حقیقتی تلخ که نهتنها در اظهارات نخبگان و غربگرایان افغان که براحتی در صحنه میدانی افغانستان مشهود است. گو اینکه متجاوزان به افغانستان از ابتدا به مفاهیمی مثل صلحسازی و ایجاد یک جامعه باثبات باور نداشتند و مردم افغانستان در سراب ساخت مدینه فاضلهای که غربگرایان مسرور از حضور نظامی آمریکا در افغانستان برایشان ترسیم میکردند در خواب بودند. اکنون اما پس از آنکه مشخص شد تمام وعدههای بوش، اوباما، ترامپ و بایدن چیزی بیشتر از «وعده» نبوده و به قول بایدن «افغانها خودشان باید با طالبان بجنگند»، افغانها ماندهاند و استیصال دولت و موج نیم میلیون نفری پناهجویان در مرزها که روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود. این در حالی است که رئیسجمهوری آمریکا نزدیک به یک ماه قبل اطمینان داده بود طالبان افغانستان را تصرف نخواهد کرد اما هفته قبل آخرین برآوردهای «جامعه منابع اطلاعات ارتش آمریکا» نشان داد بازه زمانی سقوط کابل به دست طالبان به کمتر از یک ماه رسیده است. در این بین این سوال بزرگ در ذهن شکل میگیرد: چطور طالبان با استعداد نیروی کمتر از 100 هزار نفر توانسته به این سرعت بر بیش از 80 درصد خاک افغانستان و دستکم 16 مرکز ولایت از جمله ولایات هرات و قندهار مسلط شود. آنچه مسلم است طالبان در بسیاری از شهرها با استقبال گروههایی از مردم مواجه شده و برخی شهرها نیز با وجود برخورداری از نیروهای نظامی، بدون هیچ دفاعی تسلیم آنها شدند. این امر به منزله این است که مردم هیچ تکیه و اعتمادی به کابل و نیروهای تحت امر آن ندارند و این مساله بخشی از فساد سیستماتیک دولت افغانستان را نمایان میسازد. از سوی دیگر اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان در حالی در آخرین سخنانش از دستاوردهای 20 سال گذشته صحبت کرده است که گمان میرود افغانستان در این سالها در عرصه اقتصاد، نهادسازی اجتماعی و تحولات سیاسی توفیق چشمگیری داشته و مردم در رفاه و آسایش به سر میبردند. اینکه چطور فراخوان طالبان برای حملات بهاره با همراهی انبوهی از جوانان و نوجوانان مواجه شده تنها مشتی نمونه خروارها نابسامانی در افغانستان است. به واقع اگر در این 2 دهه تنها در حوزه آموزش و جامعهپذیری افغانها اقدامات عملی انجام میشد و نهادها به معنای حقیقی در جامعه پدیدار میشدند، این جمعیت جوان به دنبال دستیابی به آرزوهایش از قبل عضویت در گروههای شبهنظامی نبود. قدر مسلم اینکه 20 سال پس از تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان برای همه ملتهای منطقه مشخص شد اعتماد و تکیه به آمریکا حاصلی جز ویرانی، عدم ثبات و ناامنی نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
مروری بر سیره قرآنی امام حسین(ع)
انیس قرآن
سیدمحمدامین علیدوست: یکی از مهمترین و بارزترین ویژگیهای شخصیت امام حسین(ع)، دلدادگی و سرسپردگی ایشان به آستان مقدس کلام خداوند، قرآن کریم بوده است. فرازهای تاریخ زندگی امام حسین(ع) بخوبی نشاندهنده عشق بیپایان ایشان به ساحت قرآن است. در یکی از نقلهای تاریخی آمده است: «عبدالرحمن» به فرزند امام حسین علیهالسلام «الحمدللَّه ربالعالمین» را آموخت، وقتی آن را بر پدر خواند، حضرت هزار دینار را به او بخشید و دهان او را پر از طلا کرد. از آن حضرت دلیل آن سؤال شد. حضرت پاسخ دادند: «چگونه میتوان کار او را [تعلیم قرآن] با این پاداش مقایسه کرد؟»
جایجای قطعات مهم تاریخ نهضت حسینی، گواه استشهاد امام حسین(ع) به آیات قرآن است.
در نخستین برخورد با والی مدینه، خود و اهلبیت را معدن رسالت معرفی میکند و میفرماید: «در حالی که یزید مردی فاسق و شرابخوار و... است پس چگونه امام را شایسته است که با او بیعت کند».
هنگامی که مروان اصرار میکند والی مدینه از امام حسین علیهالسلام بیعت بگیرد امام علیهالسلام او را پلید و خود را با استناد به قرآن «مُطهّر» بیان میدارد: «اِلَیک عَنّی، أَنا مِنْ بَیْتِ الطَّهارهِ الّذین أنْزلَالله فیهم عَلی نَبیّه: «إِنَّمَا یُرِیدُالله لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»
آنگاه که با کاروان خود از مدینه بیرون آمد این آیه را تلاوت فرمود: «رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین» و این همان دعایی است که حضرت موسی علیهالسلام هنگام خروجش از بنیاسرائیل آن را بر زبان جاری کرد.
آنگاه که به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَی رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیل» به این ترتیب هجرت خود را به هجرت موسی که هر دو در جهت کوبیدن بیداد و ظلم بود تشبیه میکند.
وقتی عصر پنجشنبه نهم محرم عمر بن سعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد از برادرش حضرت ابوالفضل علیهالسلام میخواهد یک شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نیاز با خدا داشته باشد:
«فَهُوَ یَعْلَمُ أنّی کُنتُ قَدْ اُحِبُّ الصَّلوه و تلاوه کتابِهِ و کثره الدَّعاء و الاستغفار» و خداوند میداند که من نماز برای خدا و تلاوت قرآن و بسیاری دعا و استغفار را دوست میداشتم. امام آن شب به خیمه باز میگردد و تمام شب را چنین میکند.
اُنس امام با قرآن به دوران حیات جسمی محدود نمیشود، بلکه بعد از شهادت نیز ادامه دارد.
«سلمه بن کهیل» گوید: سر مطهر را دیدم که بر نی این آیه را میخواند: «فَسَیَکْفِیکَهُمُالله وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم؛ خداوند شما را از شر ایشان نگه خواهد داشت و او شنوای داناست». در روایت دیگری قرائت آیاتی از اصحاب کهف توسط سر بریده شده امام حسین(ع) نقل شده است.
باید گفت امام حسین، که شمع عالم وجود است و همه عالم پروانهوار گرد ایشان میچرخند، خود پروانهوار بر گرد آفتاب قرآن عزیز طواف میکند.
ارسال به دوستان
مقام ارشد پنتاگون در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا اذعان کرد هیچ راهکار نظامی برای مقابله منطقهای با ایران وجود ندارد
محو گزینه نظامی
گروه سیاسی: جلسه هفته گذشته استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با حضور معاون دستیار وزیر دفاع آمریکا حاوی نکات مهمی درباره اذعان به ایجاد بازدارندگی ایران در منطقه و پیچیدگیهای امنیتی موجود علیه متحدان و شرکای منطقهای واشنگتن نظیر رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی بود. به گزارش «وطنامروز»، پس از تهدیدات گاه و بیگاه مقامات آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر مقابله با آنچه فعالیتهای بیثباتکننده ایران در منطقه میخوانند، مقام ارشد دفاعی آمریکا در امور خاورمیانه میگوید به صراحت اعتراف میکند هیچ راهکار نظامی برای فعالیتهای منطقهای وجود ندارد. معمای امنیتی در منطقه غرب آسیا به نحوی برای تلآویو و شرکای منطقهای آمریکا پیچیده شده که مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی که در ابتدای توافق آبراهام و برقراری رابطه با امارات هدف از این رابطه را حضور در حیاط خلوت ایران عنوان میکردند، حالا با تغییر لحن خود میگویند به خاطر ایران با امارات توافق نکردیم. وزیر جنگ اسرائیل هم که ایران را پس از حمله به کشتی «مرسر استریت» به اقدام نظامی تهدید کرده بود، در جلسهای که اخیرا بعد از حمله به این کشتی با حضور مقامهای رژیم صهیونیستی و سفیران کشورهای عضو شورای امنیت برگزار شد، در جایی از سخنانش با عجز کامل میگوید ناتو سازمانی است که از اقدام طفره میرود و هیچ کاری انجام نمیدهد. هاآرتص در این باره به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد بعد از اتمام جلسه، چندین نفر از سفرا از «گستاخانه و بیتدبیر بودن» اظهارات «بنی گانتس» آن هم در جلسهای که نمایندگان روسیه و چین حاضر بودند، ابراز تعجب و ناامیدی کردند. هاآرتص در ادامه مینویسد: در هر صورت اقدام نظامی علیه ایران اتفاق نخواهد افتاد؛ نه توسط ناتو، نه توسط انگلیس، نه توسط ایالات متحده آمریکا و نه توسط اسرائیل. با این اوصاف اما نکته قابل تامل نشست استماع سنا جایی است که «تاد یانگ» سناتور ایالت ایندیانا اعتراف میکند ایران موفق شده به مرحله بازدارندگی برسد. این سناتور در صحبتهایش خطاب به مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا میگوید: خب! ما میخواهیم مجددا بازدارندگی را ایجاد کنیم، در حال حاضر ما بازدارندگی نداریم، ما نیروهای نیابتی ایران را در سراسر منطقه میبینیم، ما غنیسازی اورانیوم توسط ایران را میبینیم، ما بمبگذاری نفتکشها را در دریای عمان میبینیم که ایران این سلاحها را برای آنان فراهم میکند! از هر جهت ما تحول موشکهای پیشرفته را نیز میبینیم، پس ما باید مجددا بازدارندگی را برقرار کنیم و فروش جنگافزارهای خارجی میتواند به عنوان یک ابزار به این کوششها کمک کند. سناتور یانگ دست آخر اذعان میکند: ما در پی برتری نظامی نیستیم، زیرا قطعا تحریکآمیز خواهد بود و فکر میکنم به تلاشهای ایرانیان برای کسب بازدارندگی از جانب خودشان شتاب خواهد بخشید. «دانا استرول» معاون دستیار وزیر دفاع آمریکا در امور خاورمیانه در پاسخ به این سناتور میگوید: «هدف ما این است که تضمین کنیم شرکایمان در منطقه از منابع و توانمندیهای لازم برای دفاع از خودشان برخوردار باشند، در عین حال ما روی دیپلماسی و فرآیندهای سیاسی برای کاهش درگیریها سرمایهگذاری میکنیم، زیرا نه برای پایان دادن به درگیریها در منطقه و نه برای مقابله با خشونتهای ایران، هیچ راهکار نظامی وجود ندارد». این مقام آمریکایی ادامه میدهد: «وقتی دولت بایدن وارد کاخ سفید شد، راهبرد خشونتآمیز ایران در منطقه را که واکنشی به کارزار فشار حداکثری آمریکا بود، به ارث برد؛ کارزاری که نه ایران را پای میز مذاکره بازگرداند نه از اقدامات ایران در منطقه جلوگیری کرد». این مقام آمریکایی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا گزارشهای منابع آمریکایی مبنی بر اینکه حمله به کشتی مرسر استریت از خاک یمن و با استفاده از پهپادهای ساخت ایران انجام شده، درست است، گفت: «بله! من میتوانم این گزارشها را تأیید کنم». این ادعا البته با تکذیب پنتاگون مواجه شد و وزارت دفاع آمریکا در بیانیهای اظهارات معاون دستیار وزیر دفاع آمریکا در امور خاورمیانه درباره حمله به نفتکش مرسر استریت از یمن را اینگونه تکذیب کرد که دانا استرول در کنگره نگفته است حمله به نفتکش مذکور از یمن انجام شده است. بیانیه پنتاگون میافزاید استرول به بیانیه گروه 7 و تحقیقات فرماندهی مرکزی آمریکا اشاره کرد که این حمله را به ایران نسبت داده بود.
* یادآور اعتراف مککنزی
گفتنی است «کنت مککنزی» رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا چند ماه پیش از این ضمن اذعان به قدرت هواپیماهای بدون سرنشین ایران گفت: «استفاده گسترده ایران از پهپادها در اندازههای کوچک و متوسط به منظور شناسایی و حمله، باعث شده ما برای نخستینبار از زمان جنگ کره، بدون برتری هوایی کامل عملیات کنیم».
وی با هشدار درباره قدرت پهپادی ایران توضیح داد: «تا زمانی که نتوانیم یک توان شبکهای برای شناسایی و شکست دادن سامانههای هوایی بدون سرنشین ایجاد و [در منطقه] مستقر کنیم، برتری با مهاجم خواهد بود».
* آب پاکی رئیس سیا روی دست تلآویو
سفر هفته گذشته «ویلیام برنز» رئیس سیا به سرزمینهای اشغالی در حالی پایان یافت که منابع خبری صهیونیستی اعلام کردند برنز در ملاقات با سران رژیم صهیونیستی گفته آمریکا قصد ندارد به ایران پاسخ نظامی دهد.در همین حال «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به رئیس سیا گفته آمریکا و اسرائیل باید تلاشها برای تدوین راهبردی مشترک در حالت فرضی عدم توافق با ایران بر سر برجام را آغاز کنند. بنت روز چهارشنبه با برنز دیدار کرد که در رأس هیأتی از واشنگتن به فلسطین اشغالی سفر کرده بود. مقامهای اسرائیلی به آکسیوس گفتهاند نفتالی بنت خواستار همکاری آمریکا برای تدوین راهبردی مشترک درباره حالتی شده که ایران تصمیم بگیرد بر سر برجام توافق نکند. طبق این گزارش برآورد جامعه اطلاعاتی اسرائیل، وزارت خارجه و نهادهای امنیتی این رژیم این است که احتمال توافق ایران بر سر برجام، بعد از روی کار آمدن «ابراهیم رئیسی» به عنوان رئیسجمهور ایران کاهش یافته است. این تحولات در حالی است که هفته گذشته بلومبرگ هم در گزارشی با اشاره به اینکه ایران به سمت خنثیسازی اهرم تحریمهای آمریکا گام برمیدارد و راههای تازهای نیز در این خصوص پیدا کرده، شانس احیای برجام را اندک خواند. در جریان جلسه روز چهارشنبه، نفتالی بنت ارزیابی خود از برنامه هستهای ایران و سیاست کابینهاش در این باره را به ویلیام برنز اعلام کرده است. مقامهای اسرائیلی گفتهاند به نظر میرسد برنز هم درباره اینکه ایران آماده توافق بر سر برجام باشد، مردد بوده است. هاآرتص به نقل از مقامهای رژیم صهیونیستی گزارش کرد اعضای هیأت آمریکایی به ریاست رئیس سازمان سیا در دیدار با همتایان صهیونیست خود گفتهاند فکر نمیکنند برجام احیا شود. هاآرتص در مقدمه گزارش خود نوشت هیأت آمریکایی در دیدار با همتایان اسرائیلی خود گفتهاند فکر نمیکنند مذاکرات وین درباره احیای برجام به بازگشت جمهوری اسلامی ایران به توافق هستهای منتهی شود. طبق این گزارش، مقامهای صهیونیست آگاه از جزئیات مذاکرات وین روز چهارشنبه گفتند مقامهای آمریکایی که به ریاست رئیس سیا به فلسطین اشغالی سفر کردهاند، بر این باورند احتمال بازگشت ایران به توافق هستهای ۲۰۱۵ موسوم به برجام اندک است.
طبق این گزارش، مقامهای اسرائیلی گفتهاند اعضای هیأت برنز در دیدار با همتایان صهیونیست خود تصریح کردهاند انتظار ندارند مذاکرات وین درباره احیای برجام ثمربخش باشد. این روزنامه در بخشی از گزارش خود به تلاش صهیونیستها برای ترغیب ایالات متحده به شرکت در کارزار تهدید نظامی جمهوری اسلامی اشاره کرد و نوشت اگرچه تلآویو از واشنگتن میخواهد در نمایش یک تهدید نظامی مهم علیه ایران به آن بپیوندد اما «به نظر نمیرسد آمریکاییها قصد پاسخگویی نظامی داشته باشند و بعید است در حال حاضر چنین پاسخی وجود داشته باشد».
***
همگرایی ایران و الجزایر نگرانکننده است
«یائیر لاپید» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی که اخیرا برای افتتاح دفتر ارتباطات دیپلماتیک این رژیم در مغرب به رباط سفر کرده است، اظهاراتی را درباره ایران بر زبان آورد. بر اساس گزارش پایگاه خبری هسپرس، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در یک کنفرانس مطبوعاتی که شامگاه پنجشنبه در شهر «الدار البیضاء» در حاشیه پایان سفرش به مغرب برگزار شد، گفت: «ما مساله صحرا و مسائلی را که مورد اهتمام ۲ طرف است، مورد بحث و بررسی قرار دادیم». یائیر لاپید با ادعای اینکه «به هیچگونه معامله تسلیحاتی نپرداختیم»، اضافه کرد: «ما درباره نقش الجزایر در منطقه نگرانیهای مشترکی داریم؛ کشوری که به ایران نزدیکتر شده و در حال حاضر نیز موج [مخالفتی] علیه پذیرش اسرائیل در اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر به راه انداخته است». رژیم صهیونیستی که اخیرا به عنوان عضو ناظر به اتحادیه آفریقا پیوسته است، با مخالفت شدید شماری از کشورهای آفریفایی بویژه الجزایر مواجه شده است. رسانهها بتازگی گزارش دادند الجزایر روند تشکیل یک گروه آفریقایی برای رد پذیرش تلآویو در اتحادیه آفریقا را رسما آغاز کرده است که هدف از این گام، حفظ اصول اتحادیه آفریقا و حمایت از کشور عربی فلسطین است.
ارسال به دوستان
ستاد ملی مقابله با کروناتصمیم گرفت؛ تعطیلی رسمی از فردا دوشنبه تا شنبه 30 مرداد در سراسر کشور رئیسجمهور در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا: واردات ۳۰ میلیون دوز واکسن قطعی شده است
تحول در مدیریت کرونا
رئیسی: داروهای مورد نیاز بیماران ابتدا بین ۱۰۰ داروخانه و در گام دوم تا ۳۰۰ داروخانه توزیع میشود تا شاهد تشکیل صف در داروخانهها نباشیم
شیوع گسترده ویروس جهشیافته کرونا در کشور که روزانه 40 هزار نفر را مبتلا و 500 نفر را به کام مرگ میکشد باعث شد ستاد ملی مقابله با کرونا برنامههای مبارزه برای مهار این بیماری را با اقدام جدی عملی کند. به گزارش «وطنامروز»، قدرت بالای سرایتپذیری ویروس جهشیافته دلتا در شرایطی که میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور متاسفانه به زیر 40 درصد رسیده است موجب شده تا ظرفیت خیلی از بیمارستانهای کشور پر شود و تختهای آیسییو نیز جایی برای مراقبت از بیماران بدحال نداشته باشند. در چنین شرایطی رئیسجمهور بر استفاده از همه ظرفیتهای کشور و انجام اقدامات ضربالاجلی برای مقابله با این بیماری تاکید کرد. اهمیت به سلامت جامعه و حرکت در مسیر مهار کرونا تا جایی مورد تاکید رئیسجمهور قرار گرفته است که وی هفته گذشته با حضور در مراکز تجمیعی واکسیناسیون، همچنین بازدید سرزده از یکی از داروخانههای تهران از نزدیک در جریان مشکلات مردم برای رفع کمبودها و حل مشکلات قرار گرفت. علاوه بر این وی دستور داده است به هر شکل ممکن واردات واکسن از خارج با تامین نامحدود ارز انجام و واکسیناسیون با واکسنهای وارداتی و داخلی در کشور تسریع شود. دیروز همچنین بر اساس تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا و در جهت مدیریت خیز پنجم بیماری در کشور، تصمیم گرفته شد از روز دوشنبه ۲۵ مرداد تا شنبه ۳۰ مردادماه تعطیل شود. این تصمیم با توجه به وضعیت بحرانی کشور برای مهار این بیماری، اتخاذ شد. دکتر علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در این زمینه گفت: در جلسه ستاد بر رعایت و تشدید نظارت بر پروتکلها تاکید شد. همچنین از یکشنبه ساعت ۱۲ منع تردد یا به عبارتی دیگر ممنوعیت تردد اعمال خواهد شد و نباید ترددی انجام شود؛ به جز موارد استثنا مانند آمبولانسها و کامیون حمل غذا و...، بنابراین منع تردد از یکشنبه ساعت ۱۲ ظهر تا صبح شنبه هفته آینده (آخر وقت جمعه پنجم شهریور) اعمال خواهد شد. این منع تردد سراسری و بیناستانی خواهد بود. وی گفت: بنابراین تمام مجوزهایی که برای تردد صادر شده بود، لغو خواهد شد. علاوه بر این افرادی که بنا به هر دلیلی تخلف و جریمه شدند بعد از یک ماه این جریمه ۲برابر و حتما هم اخذ میشود. رئیسی ادامه داد: تعطیلی همه ادارات را نیز داریم، بنابراین از روز دوشنبه ۲۵ مردادماه تا پایان روز کاری شنبه هفته آینده (۳۰ مردادماه) همه ادارات به جز مشاغل ضروری مانند ادارات برق، آب، اورژانس و نیروی انتظامی تعطیل خواهند بود. وی افزود: تعطیلی شامل بانکها، اصناف، ادارات و... است و تنها اصناف ضروری در گروه شغلی یک فعال خواهند بود. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا تاکید کرد: در رعایت پروتکلها نیز سختگیری خواهد شد و مماشاتی صورت نخواهد گرفت. رئیسی ادامه داد: در ستاد ملی مقابله با کرونا، رئیسجمهور هم تاکید کردند همه دستگاههای اجرایی و ناظر باید بشدت و قدرت وارد عمل شوند و ضمانت اجرایی در ارتباط با تخلفات نیز میزان جرایم مشخص شده است و در این زمینه دادستانی، نیروی انتظامی و اصناف موظف به رعایت هستند. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با ایام عزاداری ماه محرم، اظهار کرد: مقرر شد در فضاهای بسته عزاداری ممنوع باشد و در این ایام دستهروی هم نداشته باشیم. وی در خاتمه تاکید کرد: منع تردد در تمام جادههای کشور و بین استانی برقرار است. گفتنی است پیش از این پیشنهاد تعطیلی ۲ هفتهای برای کنترل پیک پنجم از سوی وزیر بهداشت و جمعی از متخصصان و کارشناسان سلامت مطرح و در عین حال تاکید شده بود که «اگر قرار باشد تعطیلی مانند دفعه قبلی باشد که فقط کارمندان دولت نیامدند اما همه جا باز بود و نظارتی نبود، فایدهای ندارد». در هر حال کارشناسان سلامت تاکید دارند تعطیلیای که همه جا را تعطیل کند، در کنترل تاختوتاز پیک فعلی بیماری در کشور موثر خواهد بود؛ تعطیلیای که بتواند بار انتقال ویروس را در جامعه کم کند به طوری که علاوه بر کارمندان و کارکنان دولتی، راهها، رستورانها، پاساژها و... نیز بسته شوند نه مانند 3-2 روزی که اخیرا و در تعطیلات منتهی به عید قربان اعمال شد اما همه جا باز بود و جادههای شمالی کشور شاهد بار عظیمی از مسافران بود؛ بیتردید در این صورت تعطیلی موثر نخواهد بود. بنابراین لازم است نظارت ویژه و سختگیرانهای بر اعمال پروتکلها و رعایت محدودیتها از سوی دستگاههای مختلف برقرار شود.
* مبادی ورودی و خروجی تهران بسته میشود
تمام مبادی ورودی و خروجی تهران تا 5 شهریور بسته میشود. فرماندار تهران با اشاره به مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر تعطیلی سراسری تا روز شنبه، گفت: تمام مجوزهای صادرشده در تاریخهای اعلامشده باطل شده و هیچگونه مجوزی صادر نخواهد شد. عیسی فرهادی در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر تعطیلی سراسری تا 30 مرداد و منع تردد تا 5 شهریور گفت: این مصوبه برای ما لازمالاجرا است و بر همین اساس هیچگونه مجوزی از فردا(امروز) صادر نخواهد شد و از مردم عزیز تقاضا داریم برای دریافت مجوز به محل فرمانداری تهران مراجعه نکنند. وی افزود: این تصمیم مهم و جدی است و هیچ مجوزی صادر نخواهد شد. همچنین مجوزهایی که پیشتر صادر شده بودند و مربوط به تاریخهای اعلامشده از سوی ستاد کرونا است قطعا باطل و از درجه اعتبار ساقط است. فرماندار تهران با تأکید بر تعطیلی تمام اصناف و پاساژها از روز دوشنبه هفته جاری (25 مرداد) تا روز شنبه هفته آینده (30 مرداد) تصریح کرد: اصناف و پاساژها قطعا تعطیل هستند و هیچ مماشاتی صورت نخواهد گرفت. تمام فروشگاهها به جز سوپرمارکتها و فروشگاههای زنجیرهای (مواد غذایی) و میوهفروشیها و قصابیها تعطیل هستند. فرهادی همچنین از تعطیلی تمام بانکها تا روز شنبه خبر داد و گفت: بانکها رسما تا شنبه تعطیل هستند. از مردم عزیز تهران میخواهیم به مصوبه اخیر که در اجرای آن جدی هستیم احترام بگذارند و از عبور و مرور خودداری کنند. وی در پایان خاطرنشان کرد: تمام مبادی خروجی و ورودی تهران بسته است و از ورود و خروج هرگونه خودرو به جز موارد گفته شد جلوگیری خواهد شد.
* آمار جانباختگان کرونا به زیر 500 نفر رسید
آمار جانباختگان ناشی از بیماری «کووید-19» دیروز به زیر 500 نفر در یک شبانهروز رسید. روابط عمومی وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد: متاسفانه طی 24 ساعت ۴۶۶ بیمار «کووید-۱۹» در کشور جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز جمعه تا ظهر شنبه ۲۳ مردادماه بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۹ هزار و ۷۰۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۴ هزار و ۱۵۴ نفر آنها بستری شدند. متاسفانه طی این مدت ۴۶۶ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری به ۹۷ هزار و ۲۰۸ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار و ۸۲۸ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین ۷هزار و ۲۵۲ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. در حال حاضر ۳۵۹ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۵۹ شهر در وضعیت نارنجی و ۳۰ شهر در وضعیت زرد قرار دارند. بر اساس اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۱۴ میلیون و ۷۶۷ هزار و ۵۹۸ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۳ میلیون و ۸۱۳ هزار و ۶۲۸ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۸ میلیون و ۵۸۱ هزار و ۲۲۶ دوز رسید. افراد واجد شرایط برای تزریق واکسن حتما در سامانه salamat.gov.ir ثبتنام کنند.
***
رئیسی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد
قطعی شدن خرید ۳۰ میلیون دوز واکسن
توجه رئیس جمهور بر تسریع روند واکسیناسیون و تأمین واکسن مورد نیاز همچنین رفع مشکل کمبود دارو تا جایی است که وی شخصاً پیگیر است. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با تاکید بر اینکه برای کنترل و توقف شیوع کرونا حتما باید یک عزم و اجماع ملی ایجاد شود، گفت: همه بخشهای دولتی و غیردولتی، شخصیتهای حقیقی و حقوقی و همه آحاد مردم باید برای کنترل وضعیت شیوع این ویروس خطرناک، هماهنگ و همصدا باشند. رئیسجمهور افزود: برای ایجاد این همصدایی و هماهنگی باید با تبیین و تشریح ابعاد مختلف این معضل هم در ایران و هم در دیگر کشورها، مردم را برای مقابله همهجانبه و قاطع با کرونا آماده کرد. حجتالاسلام رئیسی با تاکید بر لزوم تسریع در پرداخت مطالبات معوق کادر درمان و ایجاد انگیزه برای ادامه فعالیت جهادگونه و فداکارانه مدافعان سلامت، اظهار داشت: پرداخت مطالبات معوق کادر درمان باید جزو اولویتهای سازمان برنامه و بودجه باشد. همچنین باید نسبت به ترمیم و تقویت بدنه کادر درمان از نیروهای دانشگاهی، نیروهای هلال احمر، نیروهای مسلح، نیروهای داوطلب و توانمند بسیجی، حوزویان و از عموم داوطلبان مردمی اقدام کنیم و نباید اجازه دهیم خدمات کادر درمانی دچار وقفه و اختلال شود. رئیسجمهور اقدام ضروری و مهم بعدی را تسریع در روند واکسیناسیون عنوان کرد و گفت: واردات ۳۰ میلیون دوز واکسن قطعی شده است؛ نظر کارشناسان بر این است که برای کنترل وضعیت نامطلوب شیوع کرونا در کشور، باید ۶۰ میلیون دوز دیگر واکسن تامین شود.
رئیسجمهور با بیان اینکه بسنده کردن به تدوین و اعلام پروتکلهای بهداشتی به تنهایی کافی نیست، گفت: باید برای لزوم رعایت دستورالعملهای بهداشتی، الزاماتی تدوین و اجرا شود، چرا که رعایت پروتکلهای بهداشتی جزو حقوق اجتماعی عامه مردم است و اگر کسی این دستورات را رعایت نکند و باعث بیماری مردم شود، به حقوق آنها تعدی کرده است. رئیسجمهور همچنین بر لزوم مراقبت شدیدتر از ترددهای مرزی و جلوگیری از ترددهای غیرمجاز تاکید کرد و اظهار داشت: آنچه تاکنون در این زمینه انجام شده لازم اما ناکافی بوده و باید بر رعایت ضوابط بهداشتی در ترددهای مجاز نیز نظارت دقیق و موثر انجام شود. رئیسی برنامهریزی برای کاهش مراجعات به ادارات و سازمانها را از دیگر اقدامات لازم و ضروری دانست و تصریح کرد: همه سازمانها، ادارات، اصناف، اتحادیهها و دیگر نهادهایی که مراجعات مردمی دارند، برنامهریزی و طراحیهای لازم برای کاهش مراجعات حضوری و ارائه خدمات در فضای دیجیتال را نه صرفا برای این ایام، بلکه برای بلندمدت انجام دهند و ارائه خدمات غیرحضوری از تاکیدات دولت است. رئیسجمهور در ادامه به موضوع تامین داروهای خاص برای بیماران کرونایی اشاره و خاطرنشان کرد: پس از بازدیدی که روز پنجشنبه از یکی از داروخانهها داشتیم، مقرر شد داروهای مورد نیاز طی روزهای آینده در گام اول بین ۱۰۰ داروخانه و در گام دوم تا ۳۰۰ داروخانه توزیع شود تا دیگر شاهد تشکیل صف و تجمع در چند داروخانه نباشیم، ضمن اینکه لازم است نظارت لازم بر روند توزیع در این داروخانهها صورت گیرد. دکتر رئیسی تقویت و افزایش اختیارات روسای ستادهای استانی مقابله با کرونا را از دیگر تصمیمات جلسه دیروز برشمرد و گفت: مقرر شد اختیارات استانداران به عنوان رؤسای ستادهای استانی متناسب با الزامات مهار شیوع بیماری در استانهای مختلف افزایش یابد تا دستشان برای اعمال قوانین و مقررات بازتر باشد. رئیسجمهور تاکید کرد: هر فردی از آحاد اجتماع باید ابتدا خودش را مخاطب اصول و دستورالعملهای بهداشتی بداند. مهار شیوع کرونا در کنار تلاشهای جهادگونه کادر درمان و واکسیناسیون عمومی، عزم و همکاری همگانی مردم، نهادها و دستگاهها را میطلبد تا بتوانیم به امید خدا شاهد کاهش جدی ابتلا و به صفر رسیدن تعداد قربانیان ناشی از کرونا باشیم.
***
گفتوگوی «وطنامروز» با رئیس پلیس راه راهور ناجا
جادهها در کنترل پلیس است، مسافرت نکنید
با انتشار خبر تعطیلی سراسری 5 روزه در کشور به منظور مقابله با بیماری کرونا این دلنگرانی وجود دارد که یک بار دیگر مردم بدون توجه به پروتکلهای بهداشتی و چرایی در نظر گرفتن تعطیلات راهی سفر شوند و زمینهساز شدت گرفتن این بیماری بیش از آن چیزی که امروز با آن رو در رو هستیم، شوند. توجه به مقوله مسؤولیت اجتماعی در این زمینه یک امر مهم و بدیهی است. در این زمینه، رئیس پلیس راه راهور ناجا در گفتوگو با «وطنامروز» با اشاره به محدودیتهای اعمال شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: تمام دوربینهای کنترلی پلیس در جادههای کشور زیر بار هستند و ترددهای غیرمجاز را ثبت و اعمال قانون میکنند. سرهنگ هادی امیدوار ادامه داد: به منظور کنترل ترددها در جادههای کشور، ایستگاههای کنترلی نیز در نظر گرفته شده که در این ایستگاهها همزمان با اعمال محدودیتها اقدام به ممانعت از انجام سفر و برگشت دادن مسافران میکنیم. این مقام انتظامی با اشاره به محدودیتهای سفر که از امروز ساعت 12 به اجرا گذاشته میشود، گفت: هر چند این طرح از ساعت 12 روز 24 مرداد به مرحله اجرا در میآید اما دوربینهای کنترلی به صورت شبانهروزی فعال هستند و تخلفات تردد بین استانی را ثبت میکنند. امیدوار با اشاره به اینکه محدودیت سفر از/ به استانهای قرمز و نارنجی همچنان پا برجاست، خاطرنشان کرد: ورود و خروج به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع است و همچنان تردد بین استانی ممنوع بوده و در داخل استان قاعده رنگبندی شهرها به مرحله اجرا گذاشته میشود. وی با بیان اینکه ممانعت فیزیکی از انجام سفرها از امروز به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد، گفت: بعضی شهرها و استانها از چند روز پیش به فراخور شرایط کرونایی اقدام به انجام ممانعت فیزیکی در سفر کردند؛ از جمله مشهد، گلستان و مازندران. یکی از مهمترین ابزارهای بازدارنده ما در جلوگیری از انجام سفرها همان قانونی است که ستاد ملی مقابله با کرونا تعریف کرده؛ سفر به شهرهای قرمز یک میلیون و به شهرهای نارنجی 500 هزار تومان جریمه خواهد داشت. رئیس پلیس راه راهور ناجا در ادامه توجه به مسؤولیت اجتماعی افراد نسبت به یکدیگر را دارای اهمیت دانست و گفت: در مبارزه با کرونا ما نیاز به یک همافزایی اجتماعی داریم. شاید تا امروز این بیماری سراغ ما نیامده باشد اما یقینا انجام سفرها دایره این بیماری را در اطراف ما تنگتر میکند و باعث میشود در روزهای آینده ما و نزدیکانمان نیز درگیر آن شویم. وی خاطرنشان کرد: وظیفه اجتماعی و دینی مردم نسبت به هم این است که در خانه بمانند و سفر نروند. ***
رئیس کمیته کرونای مجلس در گفتوگو با «وطنامروز»:
رئیسی از نزد با مشکلات مردم درگیر است
مبارزه با کرونا طی 18 ماه گذشته این نکته را نشان داد که مدیریت این بیماری نیاز به تغییر ساختار و ایجاد تحول در آن دارد. رئیس دولت سیزدهم با آنکه هنوز کابینهاش رای اعتماد از مجلس نگرفته اما نشان داده عزمی جدی در مبارزه با این ویروس منحوس دارد؛ مبارزهای که نیاز به یک همافزایی عمومی و همکاری همهجانبه بین مردم و دولت دارد. در همین زمینه «یحیی ابراهیمی» رئیس کمیته کرونای مجلس در گفتوگو با «وطنامروز» با بیان اینکه هماکنون کشور در شرایط حادی کرونایی قرار دارد، گفت: شدت بیماری بسیار بالاست و میزان ابتلا به آن در کشور رکورد شکسته است. وی ادامه داد: طی روزهای گذشته ما نشستی را با مسؤولان وزارت بهداشت، نیروهای نظامی و انتظامی و صاحبنظران داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که باید میزان ورودی بیماران به بیمارستانها را کاهش دهیم و نگذاریم مردم مریض شوند، چرا که بر این باوریم اگر مردم گرفتار شوند جمع کردن بیماری بسیار سخت خواهد بود. وی با اشاره به راهکارهای مقابله با کرونا خاطرنشان کرد: ما برای رسیدن به هدف کاهش ورودی بیماران به بیمارستانها ۲ راهکار داریم؛ یکی پیشگیری به وسیله واکسیناسیون است که در این زمینه نیاز است سرعت واکسیناسیون افزایش یابد و از سوی دیگر میزان واردات افزایش یابد تا تزریق واکسن بیشتر شود. دوم اینکه در اجرای پروتکلهای بهداشتی و دستورالعملها مجدانه عمل شود، چرا که هر گونه خلل در اجرای پروتکلها میتواند میزان ابتلا به بیماری را در کشور افزایش دهد. وی بیان داشت: انجام واکسیناسیون زمانبر است اما پیشنهاد ما این است پروتکلها به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. ما پیشنهاد دادیم کشور ۲ هفته تعطیل شود و با همکاری نیروهای نظامی و انتظامی و دادستانها با افراد متخلف که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند بشدت برخورد میشود. ابراهیمی افزود: هماکنون با تعطیلی اعلامشده مردم نباید به مسافرت بروند یا به دنبال خوشگذرانی باشند. مردم باید کمک کنند. آن کسی که کمک نمیکند در مسیری است که زمینهساز آلودگی دیگران را فراهم میآورد. وی با اشاره به ورود میدانی دولت و شخص رئیسجمهور به مبارزه با کرونا گفت: در چند روزی که آقای رئیسی وارد دولت شده است شاهدیم ایشان بازدیدهای میدانی داشته و از نزدیک شاهد کمبودهای دارویی، صفهای طولانی دریافت داروها و واکسیناسیون بوده است. هماکنون ایشان از نزدیک با مشکلاتی که مردم با آن درگیر هستند آشنا شده است. این نکته بسیار مثبتی است و این نوید را میدهد که در روزهای آینده مبارزه با کرونا نتایج مثبتی داشته باشد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با حجتالاسلام علیاصغر علوی درباره بهانهتراشیها برای یارینکردن امام حسین(ع)
توجیهالمسائل غایبان کربلا
در شبهای نورانی و معنوی منتهی به عاشورای حسینی همواره باید این سوال را از خود بپرسیم: اگر من در صحنه کربلا حضور داشتم و بر سر دوراهی انتخاب بین همراهی و ترک امام حسین(ع) قرار میگرفتم، چه انتخابی داشتم؟ آیا در پاسخ به وجدان و فطرتم که مرا به یاری حسین بن علی(ع) فرا میخواند، توجیهات و بهانههای متعدد و گوناگون را ردیف میکردم یا در هرگونه توجیه را برخود میبستم و به یاری فرزند رسول خدا میشتافتم؟ توجیه و بهانهتراشی، این امالمصائب و پاشنه آشیل انسانهای دوستدار حق و محبان اولیای خدا، چگونه هر بار با یک شکل و سیما جلوه میکند و خود را چنان زنجیر بر دست و پای انسان میبندد تا او را از حرکت و پرواز به سوی بهشت یاری ولیالله بازدارد؟ باید این توجیهات را شناخت و از آنها بر حذر بود تا حسرت عدم یاری امام عصر (ارواحنا له الفدا) در دنیا و عقبی برایمان نماند که چه بد عذابی است حسرت!
برای شناخت این توجیهات و بهانهها با حجتالاسلام والمسلمین علیاصغر علوی پژوهشگر و مولف حوزه معارف عاشورایی گفتوگو کردیم.
***
* آقای علوی! چرا عدهای در مسأله مهمی مثل مقابله با ظلم و طغیان یزید، از یاری حضرت اباعبداللهالحسین(ع) خودداری و این خودداری را به بهانههای مختلف توجیه کردند؟
یکی از سنتهای الهی، سنت امتحان و ابتلاست. بر اساس این سنت، همه بشر باید امتحان شوند تا معلوم شود عیار خلوصشان چقدر است. به عبارت دیگر، چقدر قول و فعلشان با هم یکی است. خداوند در قرآن درباره ضرورت امتحان برای بشر میفرماید: «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد» «أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لا یفتنون» پس اگر گفتی ایمان دارم، باید منتظر امتحان الهی باشی. اگر گفتی «بنفسی انت یا اباعبدالله»، باید منتظر امتحان الهی باشی، باید منتظر باشی که یک جایی این جانت را فدای حسین کنی! تا اینجا مشخص شد که راهی برای فرار از امتحانهای الهی نیست. پس باید تلاش کنیم در امتحانهای الهی پیروز و سربلند شویم. تعبیر قرآن از پیروزی در امتحانات الهی تعبیر «احسن عملا» است، یعنی کسانی در امتحانات الهی موفق هستند که بهترین عمل را انجام دهند، نه هر عمل خوبی را؛ در کربلا با حسین باشی، نه اینکه در مدینه تفسیر بگویی. در موقع انجام بهترین عمل است که باب توجیه باز میشود. در این هنگام به دلیل اینکه انجام بهترین کار هزینههای سنگینی دارد، افراد به دنبال آوردن توجیه هستند تا از انجام بهترین کار سر باز زنند. حالا در لسان متشرعان، اسم توجیه را میگذارند «عذر شرعی». یکی از مواردی که کارهای بزرگ جلوی انسان را سد میکند، عذر شرعی است. این عذر شرعی هر انسان ظاهربینی را از ادامه راه منصرف میکند؛ حتی قواعد فقهی را به مدد میگیری تا کار خود را توجیه کنی! و این خطرناکترین نوع توجیه است.
* کسانی که از یاری امام حسین(ع) خودداری کردند، چه بهانهها و توجیهاتی داشتند؟
توجیهات کسانی را که امام حسین(ع) را یاری نکردند میتوان در 3 بحث کلی دستهبندی کرد: 1- توجیهات کسانی که با امام همراه نشدند. 2- توجیهات کسانی که امام را ترک کردند. 3- توجیهات کسانی که مقابل امام ایستادند.
اینها به بهانههای متعددی برای عدم یاری امام حسین(ع) و همراهی با ایشان متوسل شدند که تعدادی از آنها را خدمتتان میگویم.
* بهانه حج
عدهای به بهانه حج از امام حسین جدا شدند و با او همراهی نکردند. کسانی با خود گفتند اول حج بگزاریم، بعد به حسین میرسیم. نرسیدند! تاریخ میخواست به همه درس اهمیت اولویتدهی بدهد. جایی که اولویت، «حسین» است، هیچ تأخیری جایز نیست. باید اولویتها را همراه امام انتخاب کرد، نه زودتر و نه دیرتر. «المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق» و چقدر سخت میشود تشخیص این اولویت؛ خیلیها اشتباه کردند.
وقتی حسین به سمت کربلا حرکت آغاز میکند، همه چیز از اولویت خارج میشود، حتى طواف حج واجب. دیگر مکه و مدینه ماندن اولویت خود را از دست میدهد. اگر بگوییم این واجبات در برابر تصمیم ولی خدا از استحباب هم بیرنگتر میشود، درست گفتهایم. پشت به قبله و رو به امام بودن در آداب زیارت، یادآور این جلوه از تاریخ است: اول حسین، آخر حج!
* بهانه تفسیرگفتن
عدهای هم به بهانه گفتن تفسیر قرآن برای مردم و اینکه جلسه درسشان تعطیل نشود، با امام همراه نشدند(!) حتی تفسیر قرآن در کنار حسین معنا مییابد، نه در مدینه. تفسیر قرآن حبیب است که شنیدن دارد، نه تفسیر مفسران مدینهنشین. ما تشنه شنیدن تفسیر کربلایی قرآنیم و نه تفسیر مدنی... تفسیر قرآن عاشورا، تفسیر توفانی آیههاست نه تفسیر عزلتنشینی و راحتطلبی. عدهای تفسیر گفتن را بهانه کردند و از مدینه خارج نشدند. امام را همراهی نکردند. چرا؟ چون تفسیر گفتن که دردسری ندارد؛ نه یزید با تو کار دارد، نه دیگران. وقتی که میخواهی علیه یزید قیام کنی و با ظلم مقابله کنی، اینجاست که باید هزینه بدهی... اما کسی هم بود که فهمید دیگر موقع تفسیر نظری نیست، بلکه نوبت تفسیر عملی رسیده است. حبیب فقیه زمانشناس بود. فهمید در سال ۶۱ زمان تفسیر عزلت نیست، بلکه زمان تفسیر عملی عاشورایی قرآن است. حبیب زمان را شناخت و فهمید که الان وقت تعلیم قرآن و گوشهنشینی نیست! فهمید الان وقت جهاد و همراهی با ولی خداست.
* اسلام به ما نیاز دارد!
عدهای در کربلا حاضر نشدند و بهانهشان این بود که اگر در کربلا بیاییم، کشته میشویم، در حالی که در این شرایط اسلام به افرادی مثل ما نیاز دارد. ما باید باشیم تا بتوانیم آیات و احادیث را زنده نگه داریم. باید ترویج علم کنیم و... مگر اسلام امام حسین(ع) با اسلام شما فرق میکرد! اسلام حسین برای اینکه زنده بماند، نیاز به جهاد داشت، نیاز به فداکاری داشت، نیاز به خون داشت. بعضی وقتها اثر خون خیلی بیشتر از اثر علم است. پس این توجیه درست نیست که به بهانه تحصیل علم یا تدریس علم، جبهه جهاد علیه باطل را خالی کرد. امام حسین(ع) رفت تا به خدا برسد، رفت تا جانش را نثار کند.
* بهانه ترس
بعضی شیعیان به دلیل ترس از دشمنان، امام را تنها گذاشتند. شیعیان، گرفتار ظلم یزید بودند. امام را به فریادرسی خواندند. امام هم در پاسخ آنان راهی کوفه شد. خود امام، در مسیر راه خویش به کوفه، در راه از اشخاص مختلف مدد خواست. بعضی ندایش را پاسخ داده و به او پیوستند، مانند زهیر بن قین، برخی هم عذر و بهانه آوردند و اوضاع بحرانی کوفه را یادآور شدند. امام به آنان میفرمود: اگر یاری نمیکنید، لااقل از این منطقه دور شوید، چرا که هر که فریاد دادخواهی مرا بشنود ولی به یاری نیاید، گرفتار دوزخ خواهد شد: «من سمع واعیتنا او راى سوادنا فلم یجبنا و لم یغثنا کان حقا على الله عز وجل ان یکبه على منخریه فی التار» ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع) نیز در روز عاشورا، خطاب به همه کسانی بود که یارای دفاع از حریم و حرم اهلبیت را داشتند. فریاد استغاثه آن حضرت که به «هل من مغیث» و «هل من ذاب» بلند بود، از همه آیندگان، لبیک اجابت میطلبد. رهبر معظم انقلاب درباره ترس برخی افراد برای یاری امام حسین میفرمایند: «در حادثه عاشورای امام حسین(ع)، حتی کسانی مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر که خودشان جزو خاندان بنیهاشم و از همین شجره طیبهاند، جرأت نمیکنند در مکه یا مدینه بایستند، فریاد بزنند و به نام امام حسین(ع) شعار بدهند».
بسیاری از بزرگان تنها به دلیل ترس نیامدند از پسر فاطمه حمایت کنند. یزید قدرت و هیمنه پوشالی عجیبی داشت و ترسناک هم بود. رهبر معظم انقلاب درباره ترس بزرگان بیان میدارند: «این، یک عبرت عجیب در تاریخ است. آنجا که بزرگان میترسند، آنجا که دشمن چهره بسیار خشنی از خود نشان میدهد، آنجا که همه احساس میکنند اگر وارد میدان شوند، میدان غریبانهای آنها را در خود خواهد گرفت؛ آنجاست که جوهرها و باطن افراد شناخته میشود. در تمام دنیای اسلام آن روز که دنیای بزرگی بود و کشورهای اسلامی زیادی که امروز مستقل و جدا هستند، آن روز یک کشور بودند؛ با جمعیت بسیار زیاد، کسی که این تصمیم، عزم و جرأت را داشت که در مقابل دشمن بایستد، حسین بن علی(ع) بود. بدیهی بود وقتی مثل امام حسین(ع) حرکت و قیام کند، عدهای از مردم هم دور او را خواهند گرفت و گرفتند. اگر چه آنها هم، وقتی معلوم شد کار چقدر سخت است و چقدر شدت عمل وجود دارد، یک یک از دور آن حضرت پراکنده شدند و از هزار و اندی آدم که با امام حسین(ع)، از مکه به راه افتاده، یا در بین راه به حضرت پیوسته بودند، در شب عاشورا تعداد اندکی ماندند که با مجموع آنچه روز عاشورا خودشان را به حضرت رساندند، ۷۲ نفر شدند».
* طبق فرمایشات شما میتوان مردم و بویژه خواص و سرشناسان جامعه را در برابر واقعه عاشورا و یاریطلبی امام حسین(ع) به ۲ گروه لبیکگویان صادق و بهانهتراشان توجیهگر تقسیم کرد.
بله درست است! ببینید! تاریخ واقعه عاشورا، مسیر زندگی را برای همگان روشن و راه را از بیراهه آشکار میکند، در این حادثه عظیم، افرادی چون زهیر، حبیب، مسلم بن عوسجه و... همچون پروانهای بر گرد وجود مولای خود میچرخند و به سعادت میرسند و گروهی در میانه راه و با درک حقیقت به سوی سیدالشهدا(ع) حرکت میکنند و گروهی نیز مولا و سرور خود را تنها میگذارند و میگریزند و در همه این وقایع و شخصیتها عبرتی برای همه تا قیامت است.
* بهانه کمک با ابزار
عبیدالله بن حر جعفی از کسانی است که تا در بهشت رفت ولی به واسطه غفلت و عافیتطلبی دنیوی به بیراهه کشیده شد و امام خود را تنها گذاشت؛ مردی که به جای خویش، اسبش را به امام بخشید! در مسیر رسیدن به کربلا در یکی از منازل کاروان ایستاد. امام پرسید: خیمهگاه کیست؟ گفتند: عبیدالله بن حر جعفی! پیک امام را که جواب نداد، امام شخصا سراغ او رفت. بعد از کلی صحبت و دلیل باز نیامد. میگفت: حاضرم اسبم را به شما بدهم و حضرت فرمود: نیازی نیست. ما خودت را میخواستیم. امام خودش را میخواست. عرض کرد: اسب و شمشیر را به شما میبخشم و شما مرا از این کار معاف کن. فرمود: اگر خودت را به ما نمیسپاری، ما احتیاجی به مالت نداریم. و این آیه را تلاوت فرمودند: «ما گمراهکنندگان را یاور خود نمیگیریم». خیلی اصرار کرد که نیاید! گفته بود: تو را به خدا سوگند همراهی مرا با خود مخواه. من هر چه بتوانم تو را کمک میکنم. اینک این اسب لگامدار من؛ به خدا بر آن از پی کسی نتاختم، مگر آنکه آثار مرگ را بر او چشاندم و از پیام نتاختند که مرا بر آن دریابند و نیز این شمشیر تقدیم شما که به هر چه زدم برید! امام هم فرمود: «پسر حر! ما برای اسب و شمشیر تو نیامدهایم. آمدهایم یاریات را بخواهیم. اکنون که از جان خود دریغ میورزی، هیچ نیازی به اموال تو نداریم». حاضر نشد خودش را برای امام خرج کند، حرف از اسب راهوار و شمشیر برندهاش میزد.
بعد عاشورا، سر همین انتخاب اشتباه تاسف میخورد و اشک میریخت، عجب درسی به ما داد عبیدالله بن حر جعفی؛ اولویت «خودت» را امام بگذار، نه اولویت «اسبت» را! مگر اینکه مثل حضرت نافع، اسب و شمشیر هم در راه او باشد، به شرط حضور خودت.
* بهانه زندگیکردن
دنیادوستی و اینکه میخواهیم زندگی کنیم نیز از بهانههای عدم یاری سیدالشهدا بود. دنیادوستی، ریشه توجیه مردمی بود که در طول ۲۰ سال زمامداری معاویه طعم تلخ تبعیضها و ستمها را چشیده بودند و بسیاری از آنها در فقر و فلاکت مادی و معنوی به سر میبردند. از این رو وقتی که مردم کوفه مطلع شدند امام حسین(ع) ضددستگاه اموی قیام کرده است، سیل نامهها به سوی مکه روانه شد و از امام حسین(ع) خواستند اوضاع پریشان آنان را سامان دهد اما دلبستگی مردم به دنیا و اختناقی که حزب اموی ایجاد کرده بود، مانع فداکاری و ایستادگی آنان در مقابل ستمگران شد؛ چنانکه امام حسین(ع) درباره آن مردم فرمود:
«الناس عبید الدنیا والدین لعق على السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون»؛ «مردم بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان و حمایت و پشتیبانیشان از دین تا آنجاست که زندگیشان در رفاه است و آن گاه که در بوته امتحان قرار گرفتند، دینداران کم خواهند بود». و در بیان دیگری خطاب به اشراف کوفه نوشت: «اگر بیعتشکنی و نقض بیعت کنید، به جانم سوگند که این نخستینبار نیست که چنین ننگی را مرتکب میشوید، زیرا شما با پدر و برادرم و پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز چنین بیوفایی کردید. فریب خورده کسی است که به وعدههای پوچ شما دل ببندد. شما با این سستی و ترس، خود را بدبخت و بهره خود را ضایع کردید». چنانکه از سخنان و بیانات امام حسین(ع) فهمیده میشود، مردم در عین حالی که گرفتار تبعیضها و بیعدالتیهای حزب اموی بودند، جرأت قیام نداشته و ظلم و ستم آنان را تحمل میکردند. به همین جهت، فرزدق به امام(ع) گفت: «قلوب الناس معک و سیوفهم مع بنیامیه»؛ مردم دلهایشان با تو است و شمشیرهایشان با بنیامیه و علیه تو!» شهید مطهری مینویسد: «فرزدق نظر عامه را گفت؛ عامهای که محکوم روش کبرا و رؤسا بودند و از خود، ارادهای نداشتند ولی «مجمع بن عبید»، بین اشراف بیایمان و عامه ضعیف مقلد، فرق گذاشت. «مجمع بن عبید» گفت: «اشراف به خاطر رشوههایی که گرفتهاند، همه علیه تو هستند اما سایر مردم دلهایشان مایل به شماست و شمشیرهایشان فردا علیه شما کشیده خواهد شد».
* بهانه دوری از سیاست
عدهای به کربلا نیامدند به بهانه اینکه از سیاست دور باشند. نمیشود امام را به عنوان یک رهبر الهی قبول داشت ولی به عنوان رهبر سیاسی قبول نداشت. حقیقت کربلا، سیاست را با دیانت دیدن است. حر در یکی از منازل از خود رفتاری دوگانه و متعارض بروز داد: نماز با امام و شمشیر بر امام. ترجمان رفتار او را شهید آوینی به زیبایی تصویر میکند. در این زمینه شهید آوینی میگوید: «... عجبا آنان (حربن یزید نیز با سپاهش) نماز را با امام به جماعت میگزارند. اگر او را در نماز به مقتدایی پذیرفتهاند، پس دیگر چه داعیهای بر جای میماند؟ اگر کسی بینگارد که جدایی دین از سیاست تفکری است خاص این عصر، در اشتباه است. بیاید و ببیند که اینجا نیز، نیم قرنی پس از حجهالوداع، همان انگار باطل حاکم است. حکام جور را در همه طول تاریخ چارهای نیست جز آنکه داعیهدار این اندیشه باشند، اگر نه، مردم فطرتا پیشوایان دین را به حکومت میپذیرند و حق هم همین است. اما در اینجا نکته ظریف دیگری نیز هست. ظاهر دین، منفک از حقیقت آن، هرگز ابا ندارد که با کفر و شرک نیز جمع شود و اصلا وقتی که دین از باطن خویش جدا شود، لاجرم به راهی اینچنین خواهد رفت». آری! نماز با امام خواندن به حکم دیانت و شمشیر بر امام کشیدن به حکم سیاست در منطق اولیه حر که دین را جدا از سیاست میداند، قابل توجیه است اما حری که به حقیقت عاشورا رسیده است، راهی برای توجیه این دوگانگی نمییابد. در منطق عاشورا سیاست عین دیانت است و دیانت هم عین سیاست.
* از کسانی که با عملکرد خود به نحوی قائل به سکولاریسم یا جدایی دین از سیاست بودند سخن گفتید؛ به صورت مصداقیتر در این باره صحبت میفرمایید؟
بله! استاد مطهری نیز به یکی از این افراد پرداخته است. در میان اصحاب امیرالمؤمنین مردی را داریم به نام ربیع بن خثیم، همین خواجه ربیع معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این قبر، قبر او هست یا نه، من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در اینکه او را یکی از زهاد ثمانیه، یعنی یکی از 8 زاهد معروف دنیای اسلام میشمارند، شکی نیست. ربیع بن خثیم اینقدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خودش را کنده بود و گاهی میرفت در قبر و لحدی که خودش برای خودش درست کرده بود، میخوابید و خود را نصیحت و موعظه میکرد، میگفت: یادت نرود عاقبت باید بیایی اینجا. تنها جملهای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند، آن وقتی بود که اطلاع پیدا کرد مردم حسین بن علی فرزند عزیز پیغمبر را شهید کردهاند؛ چند کلمه گفت در اظهار تأثر و تأسف از چنین حادثهای: وای بر این امت که فرزند پیغمبرشان را شهید کردند! میگویند بعدها استغفار میکرد که چرا من این چند کلمه را که غیرذکر بود، به زبان آوردم! همین آدم در دوران امیرالمؤمنین علی(ع) جزو سپاهیان ایشان بوده است. یک روز آمد خدمت امیرالمؤمنین عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین! انا شککنا فی هذا القتال». «انا» را هم که میگوید، معلوم میشود که او نماینده عدهای بوده است. یا امیرالمؤمنین! ما درباره این جنگ شک و تردید داریم، میترسیم این جنگ، جنگ شرعی نباشد. چرا؟ چون ما داریم با اهل قبله میجنگیم، ما داریم با مردمی میجنگیم که آنها مثل ما شهادتین میگویند، مثل ما نماز میخوانند، مثل ما رو به قبله میایستند. از طرفی شیعه امیرالمؤمنین بود و نمیخواست کنارهگیری کند. گفت: یا امیرالمؤمنین! خواهش میکنم به من کاری را واگذار کنید که در آن شک وجود نداشته باشد، من را به جایی و دنبال مأموریتی بفرست که در آن شک نباشد. امیرالمؤمنین هم فرمود: بسیار خب! اگر تو شک میکنی، پس من تو را به جای دیگری میفرستم. نمیدانم خودش تقاضا کرد یا ابتدائا حضرت او را به یکی از سرحدات فرستادند که در آنجا هم باز سرباز بود. کار سربازی میخواست انجام بدهد اما در سرحد کشور اسلامی که اگر احیانا پای جنگ و خونریزی به میان آمد، طرفش کفار یا بتپرستان یعنی غیرمسلمانها باشند. این نمونهای بود از زهاد و عبادی که در آن زمان بودند. اسلام بصیرت میخواهد؛ هم عمل میخواهد و هم بصیرت. این آدم (خواجه ربیع) بصیرت ندارد. در دوران ستمگری مانند معاویه و ستمگرتری مانند یزید بن معاویه زندگی میکند؛ معاویهای که دین خدا را دارد زیر و رو میکند؛ یزیدی که بزرگترین جنایتها را در تاریخ اسلام مرتکب میشود و تمام زحمات پیغمبر دارد هدر میرود. آقا رفته یک گوشهای را انتخاب کرده، شب و روز دائما مشغول نماز خواندن است و جز ذکر خدا کلمه دیگری به زبانش نمیآید؛ یک جملهای هم که به عنوان اظهار تأسف از شهادت حسین بن علی(ع) میگوید، بعد پشیمان میشود که این حرف دنیا شد، چرا به جای آن سبحانالله، الحمدلله نگفتم؟ چرا به جای آن یاحی یا قیوم نگفتم؟ چرا الله اکبر نگفتم، لا حول ولا قوه الا بالله نگفتم؟ این با تعلیمات اسلامی جور درنمی آید. «لا یُرَی الجاهِل الا مُفرِطا او مُفَرِّطا»؛ جاهل یا تند میرود یا کند. این زهد و عبادت چقدر ارزش دارد؟ این، ارزش ندارد که آدم در رکاب مردی مانند علی باشد اما در راهی که علی دارد راهنمایی میکند و در آن جایی که علی فرمان جهاد میدهد، شک کند که آیا این درست است یا نادرست و عمل به احتیاط کند و بنا را بر احتیاط بگذارد.
* بهانه تقرب به خدا
برخی دیگر آمدند کربلا و مقابل امام ایستادند و امام را شهید کردند تا به قرب خدا برسند. راستی که چه بهانه و توجیه عجیبی است! امام سجاد (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی نگاهی کرد و اشک چشمش را گرفت و فرمود: «روزی به رسول خدا سختتر از روز احد نگذشت که عمویش حمزه در آن کشته شد و بعد از آن موته است که عموزادهاش جعفر بن ابیطالب کشته شد، سپس فرمود: روزی چون روز تو نباشد، ای حسین! 30 هزار مرد که گمان میکردند از این امت هستند، دور او را گرفتند و هر کدام به کشتن او به خدا تقرب میجست و او خدا را به آنها یادآور میشد و پند نمیگرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان کشتند».
بهانه و توجیه کسانی که سیدالشهدا(ع) را یاری نکردند و حضرت را در صحرای کربلا تنها گذاشتند، بیش از اینهاست که این گفتوگو مجال تشریح آنها را به ما نمیدهد؛ بهانههایی مثل عبادت، راحتی، نابینایی و معلویت، رفاه و راحتی خانواده و...
اما کربلا سرزمین بیبهانگی است؛ اگر بدانی زن و فرزند نیز از قساوت و بیرحمی دشمن مصون نمیمانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است، نمیتوان صحنه را رها کرد و مسؤولیت را نادیده گرفت. کربلا نشان داد داغدیدگی و اسارت نیز سلب مسؤولیت نمیکند. در زنجیر هم باید خروشید. در تنهایی باید فریاد زد و در همه گاه و همه حال نباید راه را رها کرد و نیمهتمام گذاشت. امتداد خون، پیام است و اکمال شهادت، پیامرسانی، روشنگری، رسواسازی ستمگر و نشان دادن چهره مظلوم حقیقت است. شاید این فقره از زیارت اربعین رساترین وصف از کربلا و شهادت اباعبدالله(ع) و یارانش باشد: «بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وحَیرَه الضَّلالَه» «حسین(ع) جانش را فدای تو کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد». کربلا پایانبخش سردرگمی و بلاتکلیفی است. تکلیف همه پس از کربلا معلوم است. هر کس در هر کجا، در هر موقعیت و در هر شرایطی باشد، از کربلا ناگزیر است. اگر بپذیریم که کربلا هر روز در ما اتفاق میافتد (کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا) و هر روز حسینِ خوبیها و پاکیها به کربلای قلب ما میآید و یزیدِ گناه و زشتی در مقابلش صفآرایی میکند، باید از خودمان بپرسیم: چند بار، رها از بهانه و توجیه، این حسین را لبیک گفتهایم؟
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» درباره سبقت آثار مستند از سریالها درکنداکتور دهه اول محرم
محرم در قاب مستند
عباس اسماعیلگل: وقتی 20 سال پیش سریال پرمخاطب «شب دهم» حسن فتحی در ماه محرم روی آنتن تلویزیون رفت، برخی برنامهسازان تلویزیون به این فکر افتادند میتوان همانند سریالهای مناسبتی ماه رمضان برای ماه محرم هم سریالهای پرمخاطب تولید کرد که در ادامه این مسیر اغلب سریالها چنگی به دل نزدند تا اینکه سیدداوود میرباقری با سریال «معصومیت از دست رفته» نشان داد میتوان با یک قصه معمولی در دل تاریخ به فرهنگ عاشورا نزدیک شد و یک سریال تاریخی پرمخاطب را برای دهه نخست محرم روی آنتن برد. به جرات باید گفت پس از سریال «معصومیت از دست رفته» دیگر سریال ویژه و قابل توجهی برای پخش در دهه نخست محرم روی آنتن هیچ شبکهای نرفت تا اینکه سال گذشته بازپخش قسمتهای مختلف سریال «مختارنامه» داوود میرباقری، به آنتن چند شبکه صداوسیما رنگ و لعاب عاشورایی داد اما امسال دیگر از بازپخش سکانسهای عاشورایی «مختارنامه» هم خبری نیست.
با شکست پروژه سریالسازی ویژه محرم به سبک سریالهای ماه رمضان، در دهه 90 سیاست معاونت سیما و گروههای فیلم و سریال شبکههای مختلف سیما در تولید سریالهای ویژه محرم به سمت تولید مینیسریالهای مختلف تغییر یافت. طی سالیان اخیر دهها مینیسریال ویژه دهه نخست ماه محرم روی آنتن شبکههای مختلف سیما رفته که از میان این تولیدات به زحمت میتوان نام چند اثر قابل توجه و درجه یک را برد. در یکی، دو سال اخیر هم همانطور که میدانید برنامهسازان تلویزیون همانند سایر اقشار کشور به خاطر شیوع ویروس کرونا با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم کردهاند و میکنند و حتی چند ماه نخست شیوع این ویروس، شاهد تعطیلی ضبط اغلب سریالهای تلویزیونی بودیم اما از اواسط 99 که مردم به ناچار زندگی در شرایط کرونایی را پذیرفتند و بسیاری از کسبوکارها با رعایت پروتکلهای بهداشتی از سر گرفته شد، برخی سازندگان مجموعههای تلویزیونی هم به تبع سایرین فعالیت خود را از سر گرفتند و برخی شبکههای تلویزیونی حتی توانستند سریالهای خود را برای محرم امسال آماده پخش کنند که از یکی، دو روز آینده روی آنتن خواهند برد.
طی سالیان اخیر همچنین رسانه ملی همزمان با دهه نخست ماه محرم ویژهبرنامههای عاشورایی متنوعی را برای پخش از شبکههای مختلف آماده میکرد که این ویژهبرنامهها معمولا در قالب 3 دسته به مخاطبان عرضه میشد؛ دسته نخست مربوط به بازپخش مراسم عزاداری مداحان و وعاظ سرشناس کشور است، دسته دوم به تولید مینیسریالهایی با حال و هوای این ایام اختصاص دارد و در نهایت دسته سوم ویژهبرنامههای محرم رسانه ملی به تولید ویژهبرنامههای عاشورایی مربوط بوده است. البته در کنار این 3 محور اصلی، مواردی چون تولید مستند هم در برخی موارد در دستور کار صداوسیما قرار داشته است که خوشبختانه در دو، سه سال اخیر تولید و پخش مستندهای باکیفیت ویژه ماه محرم بشدت افزایش یافته است که آنتن تلویزیون در محرم امسال نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ دهها فیلم مستند و مجموعه مستند برای نخستینبار از شبکههای مختلف تلویزیون روی آنتن میرود که در میان پخش دهها فیلم مستند، ۳ مجموعه مستند پخش خود را از دهه نخست محرم آغاز کردهاند که در ادامه گزارش نگاهی گذار به این ۳ مجموعه مستند شده است.
***
صادقالوعد
مستند «صادقالوعد» با نگاهی تاریخی- روایی به میراث معنوی عزاداری در منطقه اردبیل و اتصال این آیین کهن محرمی به اشعار بیضاء اردبیلی (صادقالوعد) در حال پخش از شبکه ۲ سیما است. مجموعه مستند «صادقالوعد» در ۱۲ قسمت ۳۰ دقیقهای عناصر کلیدی میراث معنوی عزاداری در اردبیل را مورد بررسی دقیق قرار داده و نقطه به نقطه، اتصال این آیین به اشعار عرفانی بیضاء اردبیلی را به تصویر میکشد. در «صادقالوعد» از منابع دست اول کتب، نوارهای برجا مانده و ذاکرین قدیمی که برخی طی این سالها به رحمت خدا رفتهاند، استفاده شده است. استناد مستند «صادقالوعد» به دستخطهای شاعری از ۱۵۰ سال قبل، دستیابی و استفاده از قدیمیترین تصاویر عزاداریهای آذریزبانها و پخش کردن صدای مجالسی برای حدود ۶۰ سال قبل، همه و همه گواهی بر قوت فرم و محتوای این سبک عزاداری است. این مستند که از سال ۱۳۸۷ تصویربرداری آن شروع شده است از آرشیوهای شخصی متعلق به سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۴۰۰ بهره میبرد و محوریت آن درباره شخصیتی به نام میرزامحمدصادق اردبیلی است که اشعار این شاعر آیینی که سال ۱۳۰۳ دار فانی را وداع گفته، در مراسمهای عزاداری آذربایجان از دیرباز مورد استفاده بوده است. وی با تخلص «بیضاء اردبیلی» نامههای خود را به نام «صادقالوعد» مهر میکرده است. نگاه این شاعر آیینی به واقعه کربلا و نهضت امام حسین(ع) نگاهی مملو از حادث شدن اتفاقی پرصلابت و غنی بوده و هرگز اثری از ضعف نفس یا ذلت دادن به خاندان اهلبیت(ع) در اشعار وی دیده نمیشود. مستند «صادقالوعد» کاری از گروه معارف به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا سراجزاده با آهنگسازی آریا عظیمینژاد است که هر روز ساعت 17:30 به مناسبت ایام محرم روانه آنتن میشود.
***
محرمان حرم
شبکه مستند سیما مجموعه «محرمان حرم» را روی آنتن میبرد که سراغ جمعی از خطیبان، مداحان و شاعران مشهور رفته است.
شبکه مستند همزمان با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزاداری حضرت اباعبدالله مجموعه مستند ۱۵ قسمتی «محرمان حرم» را به کارگردانی مصطفی خسروی تولید کرده است.
خسروی، تهیهکننده و کارگردان این اثر درباره سوژه این مجموعه مستند گفت: این مستند، روایت داستان زندگی تعدادی از خادمان، پیرغلامان و فعالان فرهنگی است که در برپایی مراسم عزاداری امام حسین(ع) تلاش میکنند. این گروه از افراد شامل خطبا، شعرا، مداحان و ذاکران اهلبیت هستند که داستان زندگیشان را روایت کردهایم.
وی ضمن معرفی تعدادی از چهرههای مشهور که در برابر دوربین مستند «محرمان حرم» آمدهاند، گفت: از جمله افرادی که در برابر دوربین این مجموعه مستند آمدند میتوان به محمدعلی مجاهدی شاعر آیینی برجسته کشور، حجتالاسلام علی نظری منفرد از خطیبان معروف و استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، مهدی سلحشور مداح و ذاکر اهلبیت و... اشاره کرد.
مجموعه مستند «محرمان حرم» در ۱۵ قسمت ۳۰ دقیقهای آماده شده و از روز سهشنبه ۱۹ مرداد مصادف با اول محرم هر شب ساعت ۱۹:۳۰ از شبکه مستند سیما روی آنتن رفته است و تکرار آن ساعت ۱۲ بامداد و ۱۲:۳۰ روز بعد خواهد بود.
دیگر عوامل تولید این مستند عبارتند از: تصویربردار سیداصغر لائی، تدوینگر نصرالله یقینی، صدابرداران: محسن سروش، سیدرسول نبوی و علیرضا رضوانطلب، دستیار صدا: علی خسروی.
***
قرن با حسین (ع)
مستند روایی «یک قرن با حسین (ع)» با نگاهی تاریخی به رویدادها، عزاداریها و آیینهای عاشورایی یک قرن گذشته روانه آنتن شبکه ۲ سیما شد. این مستند تاریخی-روایی با حضور چهرههای فرهنگی، هنری، ذاکران اهلبیت علیهالسلام و کارشناسان مذهبی و با بهرهگیری از آرشیوی از تصاویر دیده نشده در ۱۷ قسمت ۲۰ دقیقهای روایتگر رویدادهای محرمی، اماکن مهم، شخصیتهای تاثیرگذار در آیینهای عاشورایی، عزاداریها و... در 100 سال گذشته خواهد بود.
روضههای خانگی، ممنوعیت روضه در قبل از انقلاب، تکیه دولت، چهارپایهخوانی، محرم و امام حسین(ع) در جنگ و انقلاب، دستهگردانی، میانداری، نوآوری در نوحه، آیینهای رویشی و... از جمله موضوعات مورد بررسی در این برنامه خواهد بود.
هر قسمت از این مجموعه به یک موضوع یا سوژه جذاب در بستر تاریخ میپردازد. موضوعاتی نظیر «سرگذشت و سرنوشت تکیه دولت»، «ممنوعیت روضهخوانی»، «نوآوری در مداحی»، «آیینها در آینه رسانهها» و... دستمایه روایت هر قسمت است. دکتر ولایتی، حجتالاسلام والمسلمین ادیب یزدی، حاجولیالله کلامیزنجانی، حاجاکبر مولایی، مهدی امینفروغی، صادق آهنگران، رضا هلالی، نصرالله حدادی، موسی حقانی، حمید علیمی، سعید حدادیان، حاجمحمد طاهری، حاجمرتضی طاهری و... کارشناسانی هستند که در این مستند حضور خواهند داشت. مجموعه مستند «یک قرن با حسین(ع)» به تهیهکنندگی هادی خدادی و کارگردانی مهدی زنگنه کاری است از گروه معارف شبکه ۲ و مرکز رسانه سازمان تبلیغات اسلامی که از چهارشنبه 20 مرداد مصادف با 2 محرم هر شب ساعت ۲۱ روانه آنتن شده است.
ارسال به دوستان
سیدحسن نصرالله در سخنرانی شب پنجم محرم:
صلح با اسرائیل حرام است
«سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله در سخنرانی شب پنجم محرم بر اهمیت مسؤولیتپذیری و وظیفهشناسی در موقعیتهای مختلف تأکید کرد. بر اساس گزارش وبگاه خبری العهد لبنان، نصرالله گفت: زمانی که با تحولات و اتفاقات سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو میشویم، باید ببینیم چه وظیفهای داریم. زمانی که هر کدام از ما در این کشور صحبت میکند، این اظهارات، بر سرنوشت و آینده مردم تأثیر میگذارد و تبعات دارد. وی افزود: همیشه به برادران میگویم آرزو میکردم یک مبلغ میان مردم و در جبهه بودم و مسؤولیتی نداشتم، زیرا این مسؤولیت، بزرگ و مهم است. مردم در این اوضاع شریک این مسؤولیت هستند. نصرالله ادامه داد در این 30 سالی که مسؤولیت مذکور را بر عهده داشته، بخوبی از سنگینی آن آگاه بوده است. وی گفت: شب و روز و در هر موقعیتی باید آخرت جلوی چشم ما باشد، زیرا در روز قیامت در برابر خدا میایستیم و درباره تصمیمی که میگیریم سوال میشود و باید جوابگو باشیم. شکی نیست که حزبالله امروز بزرگترین حزب لبنان است و این امری مثبت است اما مسؤولیت هم [به همراه] دارد. دبیرکل حزبالله ادامه داد: امروز برخی میپرسند ما نسبت به حسین علیهالسلام کجاییم؟ (کجا ایستادهایم؟) و چگونه بر این وضعیت صبر کنیم؟ حسین علیهالسلام برای اهداف بزرگی به پا خاست، بنابراین نباید این قیام را در نبردی کوچک در اینجا و آنجا محدود کنیم؟ برخی گمان میکنند اگر برای [تأمین] سوخت [کشور] شمشیر [سلاح] برنداریم، به معنای آن است که حسین علیهالسلام را رها کردهایم، این درست نیست... امام حسین علیهالسلام برای اهداف بسیار بزرگ به کربلا آمد؛ برای اینکه اسلام را حفظ و امت را اصلاح کند و نظام را به نظام نبوی اسلامی بازگرداند. حسین علیهالسلام در مقطعی بسیار حساس قیام کرد. نصرالله درباره مقایسههایی که با صلح حدیبیه میشود هم گفت: صلح با اسرائیل حرام است، زیرا شما از سرزمینی که مالک آن ملت فلسطین است به نفع اشغالگران شانه خالی میکنی؛ این صلح غیرمنطقی و غیرانسانی است. ربط آن به صلح حدیبیه چیست؟ این حرام است. وی در پایان بار دیگر از مردم خواست با توجه به شرایط سخت کنونی تحمل خود را بالا ببرند. ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از بایدها و نبایدهای سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم
بودجهریزی کارآمد و ضدتورمی
ایجاد شفافیت در فرآیند بودجهریزی قطع وابستگی منابع بودجه دولت به درآمدهای نفتی و توجه به پایههای مالیاتی جدید و
از بین بردن معافیتهای مالیاتی نامناسب
مراسم معارفه سید مسعود میرکاظمی به عنوان رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه با حضور معاون اول رئیسجمهور در این سازمان برگزار شد. سازمان برنامه و بودجه یکی از مهمترین دستگاههای دولتی است که به واسطه تدوین بودجه کشور و هماهنگی سیاستهای مالی با وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سایر دستگاهها جایگاه خطیری دارد و مسؤولیت مسعود میرکاظمی را در این دوره سنگینتر خواهد کرد. رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه باید با بهکارگیری مدیران متخصص و متعهد و نیز تدوین برنامههای تحولگرایانه در جهت تولید و اقتصاد مقاومتی، تبعات منفی بودجه در اقتصاد را کاهش دهد و در راستای تحقق اهداف توسعهای کشور گام بردارد؛ اقداماتی که اگر محمدباقر نوبخت به آنها اهتمام میورزید و اصلاح ساختاری بودجه را در دستور کار سازمان برنامه و بودجه قرار میداد، بخشی از رنجهای اقتصادی و معیشتی مردم در طول این سالها کاهش مییافت.
اگر اصلاح ساختارها و نهادهای اقتصادی کشور را اولویتبندی کنیم، شاید در رأس این اصلاحات سازمان برنامه و بودجه قرار گیرد؛ سازمانی که مهمترین وظیفهاش تدوین دخل و خرج دولت است. این دخل و خرج در حال حاضر فاصله نزدیک به 300 هزار میلیارد تومانی دارد که برای جراحی این زخم کهنه به نام کسری بودجه نیازمند اصلاحات ساختاری در بخش سیاستهای مالی دولت هستیم که در رأس آن سازمان برنامه و بودجه قرار دارد.
* اصلاح ساختاری بودجه، مهمترین گام سازمان برنامه
کارشناسان معتقدند برای اصلاح ساختاری بودجه نباید تنها به افزایش سهم درآمدهای مالیاتی و کاهش سهم درآمدهای حاصل از فروش نفت در بودجه عمومی دولت اکتفا کرد. در حقیقت زمانی ساختار بودجه اصلاح میشود که قواعد معیوب حاکم بر آن تغییر کند. در حقیقت برای اصلاح ساختار بودجه، باید قواعد حاکم بر آن تغییر کند نه ارقام و اعداد بودجه. در ادامه به برخی از اقداماتی که باید در راستای اصلاح ساختاری بودجه در دستور کار قرار گیرد، اشاره میشود.
1- ایجاد شفافیت در فرآیند بودجهریزی: یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با فساد در بودجهریزی، تقویت شفافیت در فرآیند آن است. نبود شفافیت در فرآیند طراحی، اجرا و نظارت بر دولت، از طرفی صلاحیت اختیاری دولت را در اجرا افزایش میدهد و از طرف دیگر امکان تحقق مفاسد اقتصادی را تشدید میکند. این مفاسد بیشتر از نوع اختلاس یا فیشهای حقوقی سرسامآور از محل شرکتهای دولتی است. عدم شفافیت در بودجه شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت و بانکها نیز از جمله نکات مهمی است که همواره از آن غفلت شده است. در حالی که بیش از ۷۰ درصد بودجه متعلق به شرکتهای مذکور است ولی از دید مردم و نمایندگان آنها پنهان است.
2- از بین بردن تعارض منافع ملی و محلی نمایندگان مجلس: برخی نمایندگان مجلس در فرآیند بودجهریزی، منافع حوزه انتخابیه را بر منافع عمومی ترجیح میدهند. در چنین شرایطی بازخواست دولت توسط مجلس به دلیل تهیه لایحهای بدون اعمال تغییرات ساختاری عملا امری بسیار دشوار به نظر میرسد. برخی نمایندگان خود را در جایگاه حقیقی مجلس و نمایندگی نمیبینند و تنها به دنبال اختصاص بودجه و طرحهای عمرانی به مناطق تحت نمایندگی خود هستند. به عبارتی تعارض منافع ملی و محلی، مانعی جدی برای مطالبهگری نمایندگان مجلس از دولتمردان برای اصلاح ساختاری بودجه است. در این شرایط باید سازمان برنامه و بودجه جدیت لازم را در تدوین بودجه داشته باشد تا از رخداد این تعارض منافع جلوگیری کند.
3- اصلاح مکانیسم تخصیص مجدد بودجه به عنوان ابزاری قدرتمند در دست سازمان برنامه: در بسیاری مواقع درآمدهای دولت از میزانی که در لایحه پیشبینی شده کمتر محقق میشود، بنابراین دولت مجبور است هزینهکرد خود را متناسب با درآمدهای واقعی تعدیل کند. تشخیص این امر با سازمان برنامه و بودجه است. به عبارت دیگر قدرت بودجهریزی و تخصیص مجدد از مجلس گرفته شده و به این سازمان واگذار شده است. وجود چنین مکانیسمی در نظام بودجه ایران، قاعده معیوبی است که امکان ورود مجلس و نظارت بر آن را از بین برده است.
4- قطع وابستگی منابع عمومی بودجه دولت به درآمدهای نفتی: وابستگی بودجه ایران به درآمدهای نفتی سابقهای بیش از چند دهه دارد. این وابستگی بتدریج و با افزایش قیمت نفت و در پی آن افزایش درآمدهای ایران بیشتر شد. نفتی شدن بودجه باعث شد دولت به مالیاتدهندگان و نمایندگان آنها در مجلس پاسخگویی جدی نداشته باشد. این امر در عمل فساد سیاسی را در فرآیند بودجهریزی تشدید کرد و به قدرتمند شدن گروههای ذینفوذ منجر شد. از طرف دیگر آسیبپذیری اقتصاد ایران را در مقابله با تحریمها به دنبال داشت. این امر در حالی است که بودجهریزی باید با ملاحظه محدودیتها و برای ناکارآمد کردن آنها، برنامهریزی شود. در واقع، بودجهریزی در وضعیت دفاع اقتصادی باید ناظر به تهدیدهای اقتصادی باشد و موانع مربوط را برای کماثر و بیاثر کردن تهدیدها از بین ببرد.
5- توجه به پایههای مالیاتی جدید در کنار از بین بردن معافیتهای مالیاتی نامناسب: متاسفانه در چند سال اخیر به رغم وجود اجماع کارشناسی در ارتباط با راهکارهای افزایش درآمد مالیاتی، اراده جدی از جانب دولت تدبیر و امید برای اصلاح قوانین این حوزه به چشم نمیخورد. کاهش برخی معافیتهای مالیاتی نابجا و افزایش پایههای مالیاتی مرسوم در دنیا مانند مالیات بر مجموع درآمد خانوار، مالیات بر عایدی سرمایه و... تنها گوشهای از سیاستهای پیشنهادی برای اصلاح در این حوزه است که مورد غفلت است و تا زمانی که قواعد و قوانین معیوب بر حوزه مالیات کشور حاکم باشد، امکان استقلال بودجه از نفت وجود ندارد.
در انتها میتوان گفت یکی از مهمترین مسائل در نظام بودجهریزی ایران، قواعد معیوبی است که بر آن حاکم است و تنها در صورت وجود اراده جدی از سوی دولتمردان و نمایندگان مجلس میتوان امید به اصلاح داشت. در غیر این صورت هر گونه تغییر در ارقام به نحوی بازی با اعداد است نه تغییر ساختاری. به اذعان کارشناسان، وجود کسری بودجه چند صد هزار میلیاردی در این لایحه، حرکت چرخ معیشت مردم را کندتر خواهد کرد.
***
دولت را در وضعیت نامطلوبی تحویل میگیریم
سید مسعود میرکاظمی در مراسم معارفه خود گفت: امروز دولت را در وضعیت نامطلوبی تحویل میگیریم؛ بودجه امسال کسری دارد که باید فکری برای آن کرد. رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه ادامه داد: خرداد سال 92، 104 هزار میلیارد تومان به بانکها بدهی داشتیم، امروز بر اساس آمار سایت بانک مرکزی 650 هزار میلیارد تومان به نظام بانکی بدهی داریم که 90درصد آن متعلق به خود دولت است نه شرکتها. میرکاظمی افزود: اگر بدهیها را بررسی کنیم 300 تا 400 هزار میلیارد تومان به تامیناجتماعی و بیش از 50 هزار میلیارد تومان به وزارت نیرو بدهی وجود دارد که اگر بخواهیم این مسیر را ادامه دهیم، هزینههای زیادی دارد. وی گفت: پارسال 560 هزار میلیارد تومان عملکرد مصارف داشتیم که جای سوال دارد چطور یکدفعه به هزار و 277 میلیارد تومان میرسد، در شرایطی که میدانیم تحریم نیز شدیدتر شده؛ پس نمیتوانیم اینطور ادامه بدهیم. رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: اگر سقف اول آن را هم در نظر بگیریم که 937 هزار میلیارد تومان است آیا امکان تامین این رقم وجود دارد در حالی که حدود 270 میلیارد تومان مالیات میگیریم و در 5 سال اول امسال حدود 80 درصد آن محقق شده است؟ میرکاظمی با تاکید بر اینکه شرایط خیلی سخت است، افزود: چرا باید به این نقطه برسیم! در سال 91 عملکرد هزینه جاری 89 هزار میلیارد تومان بود، چرا امروز باید به 900 هزار میلیارد تومان برسد؟! آیا شرایط اقتصادی خوبی داشتیم؟ آیا اقتصاد مقاومتی را رعایت کردیم؟ میرکاظمی به بودجه 99 اشاره کرد و افزود: 50 درصد از درآمدها عمومی بوده، 30 درصد از فروش داراییهای مالی به دست آمده و امسال با پرداختهایی که تاکنون انجام شده عملکرد درآمدی ما 225 هزار میلیارد تومان بوده است، در حالی که مصارف ما 280 هزار میلیارد تومان بوده است. رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: میخواهیم بر سر مسائل اصلی کشور تمرکز کنیم، اگر بودجه به این ترتیب باشد، با این سازمان عریض و طویل که حدود 5 هزار شاغل در معاونتها و این سازمان وجود دارد، با 50 نفر بودجه را میتوان جمع کرد و اتفاق خاصی نمیافتد. وی افزود: امروز شاهدیم در سال 1400 هزینه جاری رشد 10 برابری دارد، سالهای بعد باید چه کنیم؟ تا جایی که میتوانیم آیا باید ادامه دهیم؟ وی افزود: اگر بودجه انضباط پیدا کند، قطعا وضعیت بهتر خواهد شد. با این وضعیت مدیران ما مستهلک میشوند؛ راهی جز اصلاح مسیر حرکت نداریم. در 42 سال قبل سرمایهگذاری سنگینی در زیرساختها شده است، 40 سال است که تحریم هستیم. رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: در دوران جنگ قطعات یدکی خودرو به ما نمیدادند و قدرت تولید هم نداشتیم، امروز قدرت تولید داریم، نباید تحریم را بیش از اندازه بزرگ کنیم. در دوران جنگ حتی قدرت تولید یک سلاح کوچک نداشتیم اما امروز جزو چند کشور اول جهان در تولید تجهیزات نظامی هستیم. میرکاظمی افزود: میتوانیم موفق شویم، چون امروز قدرت تولید داریم و امیدواریم با آشنایی کامل به ظرفیتهای کشور بویژه نیروی انسانی، بتوانیم مشکلات را دقیق شناسایی و برای آن راهحل پیدا کنیم. وی در ادامه به مذاکره اشاره کرد و گفت: مذاکره جای خودش را دارد، امیدواریم به نتیجه برسد و اگر نرسید ما کشور ضعیف و فقیری نیستیم، منابع فراوان و نیروی انسانی زیادی داریم، باید فضایی ایجاد کنیم که بتوانند رشد و نمو کنند.
ارسال به دوستان
پدیده عجیب هویج؛ قیمت هر کیلو به بیش از 20 هزار تومان رسید
هویج در مسیر موز
هویج در چند دهه اخیر جزو صیفیجات ارزان بود اما در در یک هفته اخیر قیمت این کالا به بیش از 20 هزار تومان در خردهفروشیها رسیده است. این در حالی است که پیش از این در بالاترین حالت قیمت هر کیلو هویج 4 تا 5 هزار تومان بود.
بررسیها نشان میدهد افزایش تقاضای هویج و آبهویج به دلیل شیوع ویروس کرونا یکی از اصلیترین دلایل افزایش قیمت این محصول است.
مصطفی دارایینژاد، رئیس اتحایه بارفروشان در این باره گفته است: با شدت گرفتن شیوع کرونا مصرف آبهویج و سیب تا چندین برابر افزایش یافته است، به نحوی که تنها در هویج درخواستها به 3 برابر رسیده است.
رئیس اتحادیه آبمیوه، بستنی و کافیشاپ اصفهان هم با صحه گذاشتن بر این موضوع به ایسنا گفته است: امسال در چندین نوبت شیر، خامه، شکر و... گران شده که موجب بالا رفتن قیمت بستنی شده است، از سوی دیگر در چند هفته گذشته نیز گرانی هویج معضل جدید آبمیوهفروشان شده است.
وی با بیان اینکه در شرایط معمول نرخ مصوب یک لیوان آب هویج حدود 8 هزار تومان بود که امروز قیمت آبهویج روزانه و آزاد تعیین میشود، گفت: به عنوان مثال در چند روز گذشته اهالی این صنف هر کیلو هویج را بین ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان خریداری کردند که با این قیمتها، نرخ یک لیوان آبهویج بسیار بالا رفت.
محمود رنجبر توضیح داد: هر لیوان آبهویج نیازمند آبگیری یک کیلو هویج است که در این شرایط مشتری ناچار به خرید آبهویج با قیمت بالاست و در حال حاضر قیمت یک لیوان آبهویج بدون احتساب سود برای مغازهدار بین ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان است.
وی تاکید کرد: در حال حاضر به دلیل شیوع کرونا، آبهویج در بین مردم طرفداران زیادی دارد اما افزایش قیمت هویج موجب گرانی این آبمیوه پرطرفدار در بین مردم شده و هر روز هم قیمت هویج در بازار رو به افزایش است.
موضوع دیگری که در افزایش قیمت هویج طی روزهای اخیر تاثیرگذار بوده، کاهش تولید هویج در جنوب کشور و شهر دزفول است؛ به طوری که مرسوم بوده نیاز هویج این فصول سال توسط این مناطق تامین شود اما حالا برداشت زراعی این محصول در جنوب کشور به پایان رسیده و آنچنان نبوده که کفاف نیاز کشور را بدهد و بازارهای میوه و ترهبار در انتظار تامین شدن این کالا از دیگر شهرها هستند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|